وبلاگی برای علاقه مندان نجوم
تبلیغات
<-Text3->
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1398
نویسنده : مهدی

به زودی بعد از 2 سال مجددا سایت راه اندازی میشود پیگیر اخبار به روز سایت و همچنین مطالب مهم و ویژه خبری از تاریخ 1/9/1398 باشید

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 370
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 111
    |
    مجموع امتیاز : 111
    تاریخ : جمعه 4 اسفند 1396
    نویسنده : مهدی

    سرنوشت خودروی تسلا در فضا؟

     خودروی ایلان ماسک که بتازگی به فضا ارسال شده و بخشی از آزمایش موشک اسپیس ایکس بوده براساس پژوهش محققان دانشگاه تورنتو در نهایت با زمین یا ناهید برخورد خواهد کرد.

     

    هانو رین استاد فیزیک دانشگاه “تورنتو” اظهار کرد: خودروی تسلا در نهایت با سیاره زمین و یا ناهید برخورد خواهد کرد، اما احتمال وقوع این مورد حتی طی یک میلیون سال آینده بسیار پایین است. این خودرو به عنوان بخشی از محموله آزمایشی موشک فالکون هوی در ۶ فوریه به فضا فرستاده شده است. در حالی که پروازهای آزمایش موشک معمولا دارای بارهای ساختگی هستند الون ماسک بنیانگذار شرکت اسپیس ایکس به جای محموله ساختگی “تسلا رودستر”(Tesla Roadster) شخصی خود را با این موشک به فضا فرستاد.

    این گروه با استفاده از شبیه‌سازی‌های مختلف توسط نرم‌افزار پیچیده‌ای که قابلیت جستجوی حرکت اشیا در فضا را دارد اعلام کردند: احتمال برخورد خودروی تسلا با زمین و ناهید طی یک میلیون سال آینده به ترتیب ۶ و ۲٫۵ درصد خواهد بود. همچنین محققان مشخص کردند که اولین نزدیک شدن تسلا به ما در سال ۲۰۹۱ زمانی که چند صد هزار کیلومتر را طی کرده باشد خواهد بود. در حال حاضر این خودرو بر روی مدار مریخ و زمین است. به این معنی که در مسیر بیضوی حرکت می‌کند که بارها و بارها آن را فراتر از مریخ برده و سپس دوباره از سمت خورشید به زمین برمی‌گردد.

    مدار این خودرو با گذشت زمان وابسته به برخورد با زمین است، چون هرگونه تغییر کوچک در مسیر آن می‌تواند تاثیر زیادی بر مدار خودرو داشته باشد. مسیر تسلا را می‌توان برای سال‌ها پیش‌بینی کرد، ولی پس از صدها سال و نزدیک شدن به زمین امکان پیش‌بینی دقیق مدار آن غیرممکن است. با این حال با مطالعه تعداد زیادی از شبیه سازی‌های مداری محققان توانستند با توزیع آماری نتایج احتمالی بالا را به دست آورند.

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 385
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 112
    |
    مجموع امتیاز : 112
    تاریخ : جمعه 4 اسفند 1396
    نویسنده : مهدی

    رصد یکی از عظیم‌ترین اَبَرسیاهچاله‌های کیهان

     

     گروهی از اخترشناسان اسپانیایی و کانادایی یکی از ابرسیاهچاله‌های فوق‌العاده بزرگ را که بزرگترین سیاهچاله‌های ِ کیهان هستند، رصد کردند که همچنان در حال رشد است.

     

     

    به  از آنجایی که سیاهچاله‌ها اساسا نامرئی هستند، تخمین اندازه آنها دشوار است. آنها می‌توانند در هر کجا از چند برابر جرم خورشید تا میلیون‌ها یا میلیاردها بار سنگین‌تر باشند، اما یک کلاس خاصی از آنها وجود دارد که حتی بزرگتر از آن هستند. مطالعه جدیدی از داده‌های جمع‌آوری شده توسط تلسکوپ پرتو ایکس “چاندرا” ناسا نشان می‌دهد که این ابرسیاهچاله‌های فوق‌العاده بزرگ ممکن است بزرگ‌تر و رایج‌تر از آنچه فکر می‌کردیم، باشند.

    کوچکترین کلاس سیاهچاله ستاره‌ای است که می‌تواند حدود ۵ تا ۳۰ برابر جرم خورشید باشد. در دسته میانی، یک گروه پیشنهادی به نام سیاهچاله‌های نیمه‌ حجیم وجود دارد که بین ۱۰۰ تا ۱۰ هزار برابر جرم خورشید هستند. در نهایت سنگین‌ترین کلاس، یعنی سیاهچاله‌های غول‌پیکر با جرم میلیون‌ها یا حتی چند میلیارد برابر خورشید که در مرکز کهکشان‌ها قرار دارند. اما بین یک میلیون و یک میلیارد فاصله زیادی وجود دارد که برخی از ستاره‌شناسان ادعا می‌کنند که باید یک کلاس دیگر برای طبقه‌بندی بزرگترین‌ها ایجاد شود.

    این ابرسیاهچاله‌های فوق‌العاده حجیم شامل اجرام ده‌ها میلیارد توده خورشیدی، مانند “S5 0014+813” می‌شوند که شامل یکی از بزرگترین سیاهچاله‌های شناخته شده در حدود ۴۰ میلیارد برابر جرم خورشید است. محققان در کانادا و اسپانیا برای درک بیشتر این اجرام عجیب آسمانی، داده‌های تلسکوپ “چاندرا” درباره ۷۲ کهکشان با فاصله ۳٫۵ میلیارد سال نوری را از یکی از درخشان‌ترین و پرجمعیت‌ترین خوشه‌های کهکشانی در جهان بررسی کرده‌اند. هرچه سیاهچاله بزرگتر باشد، پرتاب فواره‌های گاز و ماده نیز بزرگتر است و ستاره‌شناسان می‌توانند از روشنایی این فواره‌ها برای محاسبه جرم سیاهچاله استفاده کنند.

    گروه محققان با تجزیه و تحلیل موج رادیویی و انتشار اشعه ایکس توسط این سیاهچاله‌ها، معین کردند که این اجرام به طور متوسط حدود ۱۰ برابر سنگین‌تر از چیزی هستند که قبلا تصور می‌شد. در واقع، حدود ۴۰ درصد از اجرامی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، جرم‌شان بیش از ۱۰ میلیارد برابر خورشید محاسبه شده بود که می‌توانست به آسانی آنها را در کلاس فوق‌العاده حجیم طبقه‌بندی کند.

    اندازه مطلق این اجرام آسمانی می‌تواند درک ما از شکل‌گیری سیاهچاله‌ها و کهکشان‌ها را بهبود بخشد. دانشمندان پیش از این اعتقاد داشتند که ابرسیاهچاله‌ها و کهکشان‌های اطراف آنها، در کنار یکدیگر تشکیل می‌شوند و رشد می‌کنند، اما این ابرسیاهچاله‌های فوق‌العاده حجیم سریع‌تر از کهکشان‌های میزبان خود رشد می‌کنند. آنها حتی ممکن است تهدیدی برای از هم پاشیدن کهکشان میزبانشان باشند.

    “مار مزکوآ”(Mar Mezcua)، یکی از محققان این مطالعه می‌گوید: ما سیاهچاله‌هایی را کشف کردیم که بسیار بزرگ‌تر و وسیع‌تر از حد انتظار هستند. آیا آنها به این دلیل بسیار بزرگ هستند که زودتر تشکیل شده‌اند و یا به دلیل شرایط ایده‌آلی که به آنها اجازه داده است در طول میلیاردها سال سریع‌تر رشد کنند؟ در حال حاضر هیچ راه شناختی برای ما وجود ندارد. این تحقیق در مجله ماهانه Royal Astronomical Society منتشر شده است.

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 363
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 115
    |
    مجموع امتیاز : 115
    تاریخ : شنبه 19 فروردين 1396
    نویسنده : مهدی

    نزدیک به یک دهه، دانشمندان سعی در رمزگشایی منبع سیگنال های اسرارآمیز رادیویی در کیهان داشتند که با نام انفجار رادیویی سریع(FRB) شناخته می­ شوند. به نظر می رسد بررسی های جدید آنها موثر واقع شده است.

     

    این انفجارهای انرژی که فقط چند میلی ­ثانیه عمر دارند، از هر پدیده ­ای که ما تاکنون در کهکشان خود مشاهده کرده­ ایم نورانی ­تر هستند و به نظر می ­آید از راه دورتری آمده باشند. اما برخلاف اینکه بیش از ۲۰ عدد از این سیگنال ها شناسایی و ثبت شده ­اند، دانشمندان هنوز موفق به کشف منبع و علت آنها نشده ­اند. بتازگی محققان با رد کردن هرگونه منبع زمینی، یک قدم به کشف منبع این تشعشعات نزدیک­تر شده­ اند.

    هنوز چند فرضیه وجود دارد که برای تشخیص منبع قطعی این سیگنال ها، باید آنها را رد کنیم. یکی از عجیب ترین فرضیه ­ها در این مورد توسط دانشمندان هاروارد در ماه گذشته ارائه شده است که بیان می­ کند احتمالا منبع این سیگنال ها، از سوی بیگانگان می آید. اما اینکه ما می­دانیم منبع این سیگنال ها در فضا می­باشد خود مسئله مهمی است. حتی ممکن است این کشف آشکار به نظر برسد اما فراموش نکنیم که در سال ۱۹۹۸ محققان اعلام کرده بودند که نوعی سیگنال رادیویی جدید فضایی را کشف کردند که بعد از ۱۷ سال متوجه شدند منبع این سیگنال، یک دستگاه مایکروویو در خود ساختمان بود.

    دلیل مشکل بودن کشف منبع سیگنال ها این است که ما معمولا آنها را با تلسکوپ­ های رادیویی تک بشقابه می­ یابیم و این تلسکوپ­ ها در صورت تعریف نشدن منبع سیگنال، قادر به دریافت گسترۀ بالایی از آنها هستند. “کریس فلین” از دانشگاه تکنولوژی سوین­برن استرالیا گفت: « تلسکوپ­ های رادیویی تک بشقابۀ مرسوم، در یافتن منبع سیگنال دریافتی که خارج از جو زمین باشد، مشکلات زیادی دارند.»

    برای غلبه کردن یک بار و برای همیشه بر این مشکل و رد احتمال زمینی بودن منبع این سیگنال ها، محققان از رادیو تلسکوپ مولنگلو(Molonglo) استرالیایی که سطح دریافتی آن معادل ۱۸ هزار متر مربع است، استفاده کردند. این سطح دریافت عظیم به این معنی است که این تلسکوپ برای دریافت ِ سیگنال رادیویی سریع مناسب می­ باشد، اما در سال ۲۰۱۳ تیم تحقیقاتی متوجه شدند به دلیل ساختار این تلسکوپ، امکان تشخیص سیگنال­ هایی از داخل جو زمین توسط این تلسکوپ وجود ندارد. بنابراین تیم تحقیقاتی، شروع به بررسی داده­ های این تلسکوپ کردند که منبعی برای این تشعشعات رادیویی سریع بیابند.

    این تلسکوپ روزانه در حدود ۱۰۰۰ ترابایت اطلاعات جمع­ آوری می­ کند پس بررسی این حجم از اطلاعات کار ساده ­ای نخواهد بود. فرض بر این بود که اگر این تلسکوپ سیگنال­ ها را شناسایی کرده بود، پس به طور قطع منبع آن باید خارج از زمین بوده باشد. در نهایت محققان متوجه شدند که سه سیگنال رادیویی سریع در میان داده ­های این تلسکوپ وجود دارد. این سیگنال­ ها با سیگنال مورد نظر آنها همخوانی کامل داشتند که خود ثابت کرد منبع این سیگنال­ ها از داخل زمین نمی­باشد.

    نتایج مطالعه محققان یافته­ های قبلی که امسال صورت گرفت را ثابت می ­کرد که در آن محققان منبع این سیگنال ها را کهکشان کوتوله ­ای در فاصله ۳ میلیارد سال نوری زمین دانسته بودند. اما اکنون جدای از اینکه منبع سه سیگنال جدید یافت­ شده خارج از زمین می­باشد، منبع اصلی آنها همچنان ناشناخته باقی مانده است. داده­ ها نشان می دهد که این سیگنال­ ها از سوی صورت فلکی کشتی­ دم و مار باریک به سمت ما می ­آیند(مشخص شده با سه ستاره سرخ در تصویر بالا)

    اکنون تلسکوپ مولنگو به امید آنکه در آینده بینش ­های بیشتری به ما ارائه کند در حال بروزرسانی می­باشد. امیدواریم بتوانیم حتی مکان دقیق این تشعشعات کهکشانی را نیز مشخص بنماییم. “مانیشا کیلب” رهبر تحقیقات در این خصوص گفت: « کشف محل انفجارهای رادیویی کلید فهم علت تولید آنها می­باشد. تنها یک انفجار سیگنالی به کهکشان مشخصی ارتباط داده شده است. ما انتظار داریم تلسکوپ مولنگلو محل دیگر انفجارها را نیز برای ما پیدا کند.» جزئیات بیشتر این پژوهش در arXiv.org منتشر شده است.

    ترجمه: رضا کاظمی

    منبع: sciencealert.com

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 361
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 111
    |
    مجموع امتیاز : 111
    تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1396
    نویسنده : مهدی

    نتیجۀ جستجویی ۳ روزه در میان مردم برای یافتن سیاره ­ای ناشناخته در منظومه شمسی، یافتن ۴ کاندیدای احتمالی بود. یافتن سیاره نهم بخشی از پروژه دانش شهروندی شرکت زونیورس می­باشد که با کمک پخش مستقیم تصاویر ستاره­ ای توسط شبکه BBC انجام گرفت. پروژه مذکور در رصدخانه دانشگاه ملی استرالیا صورت پذیرفت.

     

    حدود ۶۰ هزار نفر شرکت کننده از سراسر دنیا در این پروژه حضور داشتند که نه تنها در یافتن چهار کاندیدا برای سیاره نهم، بلکه در طبقه­ بندی بیش از ۴ میلیون جرم آسمانی نیز کمک بزرگی به مجموعه کردند. شرکت کنندگان بر روی تصاویری از تلسکوپ موجود در رصدخانه متمرکز شدند. رهبر پروژه، محققی از دانشگاه ملی استرالیا به نام “برد تاکر” بود که تیم پژوهشی او نیز علاوه بر اهمیتِ یافتن این ۴ کاندیدا، بر ارزش علمی پروژه تاکید بسزایی داشتند. دیگر محققان نیز در توییت ­هایی حمایت خود را از این پروژه اعلام داشتند.

    در سال ۲۰۱۶ مایک براون ستاره ­شناس و همکار او کنستانتین باتیگین کشف کردند که مدار چرخش چند جرم آسمانی در کمربند کویپر، تحت تاثیر سیاره ای عظیم هستند. این کشف، مدرکی نامحسوس برای اثبات وجود سیاره ­ای در اندازه ­های نپتون در فراسوی سیاره پلوتو محسوب می­ شد. با این حال جستجو برای سیاره نهم چالش­ هایی را برمی ­انگیزد. یکی از این چالش­ ها این است که این سیاره هزاران بار از پلوتو کم نورتر می­باشد. پس وظیفه اخترشناسان جستجوی در داده­ های قدیمی و رصد اجرام آسمانی کم نور می­ باشد.

    در این زمان بود که پروژه ­ای مردمی به میدان آمد. تاکر در خصوص این پروژه گفت: «با کمک هزاران داوطلب دلسوز که بر روی صدها هزار عکس ماهواره ­ای تلاشی مثال زدنی داشته­ اند، ما توانستیم پروژه ­ای چهار ساله را در کمتر از سه روز به انجام برسانیم. یکی از این داوطلبان به نام توبی رابرت در حدود ۱۲ هزار طبقه­ بندی را برای ما انجام داد.»

    گروه تحقیقاتی دانشگاه ملی استرالیا پروژه خود را ادامه داده و سعی در اثبات یکی از چهار کاندیدای مذکور به عنوان سیاره نهم دارند. این گروه بطور همزمان درخواست خود از مردم برای ادامه جستجو در عکس­ های ماهواره ­ای را اعلام کردند. همچنین این پروژه به ما ثابت می ­کند که وقتی دانشمندان زیادی و مشتاقان علم و دانش گرد هم بیایند نتایج بسیار خوبی را می­توان بدست آورد. تکنولوژی­ های جدید مانند یادگیری عمیق و ابزارهایی مانند تلسکوپ جیمز وب می­توانند روزی به انجام هر چه سریع تر اینگونه پروژه ­ها کمک کنند اما در حال حاضر دست علم به سوی دانشمندان و علاقمندانی سخت کوش برای حل این معماها دراز شده است.

    ترجمه: رضا کاظمی

    منبع: futurism.com

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 366
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 111
    |
    مجموع امتیاز : 111
    تاریخ : چهار شنبه 16 فروردين 1396
    نویسنده : مهدی

    کهکشانها بی­ هدف در فضای لایتناهی پرسه نمی­ زنند. گرانش، بیشتر آنها را در گروه ­هایی به  نام خوشه ­های کهکشانی گرد هم آورده است که گاهی این خوشه­ ها به اندازه ده ­ها میلیون سال نوری گستردگی دارند. می ­توان گفت طول این خوشه­ ها آنها را به عظیم ­ترین ساختار کیهان مبدل کرده است.

     

    براساس مطالعه ­ای جدید، ستاره ­شناسان بیان کردند برخورد میان خوشه­ های کهکشانی منجر به بوجود آمدن عظیم­ ترین میدان­های مغناطیسی کیهانی شده است. مهم­تر اینکه چنین میدان­های مغناطیسی اغلب از خودِ خوشه­ های کهکشانی عظیم ­تر می­باشند. وقتی خوشه­ های کهکشانی به یکدیگر برخورد می­ کنند، میلیاردها ستاره­ و تریلیاردها سیاره ­ی موجود در این خوشه ­ها به ندرت به یکدیگر برخورد می­ کنند که به دلیل فضای بسیار زیاد موجود در میان آنها می­باشد. زمانی که کهکشان راه­ شیری ما در حدود ۴ میلیارد سال دیگر با کهکشان آندرومدا برخورد کند،محققان بر این عقیده ­اند که نتیجه این برخورد، تشکیل کهکشانی عظیم­تر خواهد بود.

    اما مقادیر بسیار زیاد گاز، غبار و ذرات باردار شناور میان کهکشان­ها و ستاره ­ها،حین این برخورد به بیرون رانده خواهند شد که این مواد، ابری کمان شکل به نام “پسماند کیهانی” را ایجاد می­ کنند. این نام به این خاطر انتخاب شده است که این ابرها حتی پس از پایان برخورد نیز به قوت خود باقی می­ مانند و قدمت زیادی دارند. محققان حدود ۷۰ پسماند کیهانی را از سال ۱۹۷۰ تاکنون شناسایی کردند. در این مطالعه جدید، تیمی بین­ المللی از ستاره ­شناسان به منظور یافتن هرگونه میدان مغناطیسی نامرئی تولید شده توسط ابرهای پسماند، توجه خود را بر روی تعدادی از آنها معطوف کردند و به هدف خود(یافتن این میدان­ها)دست یافتند.

    “سوسیسی” از مغناطیس

    برای انجام این مطالعه، محققان از تلسکوپ رادیویی به اندازه یک استادیوم فوتبال، واقع در آلمان، استفاده کردند که از چهار پسماند به خوبی شناخته شده عکس­برداری کنند. در طیف امواج رادیویی(که از چشم انسان پنهان می­ باشند) پسماندها خود را بخوبی نشان می­ دهند و ستاره ­شناسان به همین دلیل عکس ­هایی از این امواج گرفتند. همچنین به دلیل اینکه حرکت ذرات در میدان­های مغناطیسی می­تواند بر نحوه ارسال امواج رادیویی این میدان­ها اثر بگذارد، عکس­ های امواج رادیویی می­توانند میدان­ های مغناطیسی عظیم را آشکار سازند.

    اسامی علمی کهکشان­ های مورد مطالعه محققان به صورت Complex – CIZAJ2242+53, 1RXS 06+42, ZwCl 0008+52, Abell 1612 می­باشد اما ستاره ­شناسان معمولا پسماندها را بر اساس شکل آنها نامگذاری می­ کنند. به عنوان مثال، از CIZAJ2242+53 با نام “سوسیس” یاد می­ شود. عکسی قدیمی ­تر از این “پسماند کیهانی” که در فاصله دو میلیارد سال نوری از زمین قرار دارد را در بالا به صورت امواج رادیویی(به رنگ سبز) در خوشه کهکشانی(به رنگ قرمز)که با اشعه ایکس مشخص شده، مشاهده می کنید.

    عکس­های رادیویی جدیدتر از پسماند”سوسیس” و دیگر پسماندها نامفهوم ­تر به نظر می­رسند اما این عکس­ها دقیق ­ترین و ریزترین جزئیات ممکن را در خود جای داده اند. عکس ­های گرفته­ شده نشان دادند که سه “پسماند کیهانی” مورد نظر میدان­ های مغناطیسی شدیدی را از خود تولید می­ کنند. درست چیزی شبیه به سیم ­پیچ در موتور هستند. در زیر عکسی از پسماند سوسیس را آورده­ ایم که شدت تابش امواج رادیویی در آن مشخص شده است(قرمز شدیدتر، آبی ضعیف تر):

    مایا کردوف ستاره ­شناس موسسه ماکس پلانک و رهبر تحقیقات در نشستی خبری اعلام کرد: «ما عظیم ­ترین میدان مغناطیسی تا به امروز کشف شده در کیهان را یافتیم که بیش از ۵ میلیون سال نوری طول دارد. این میدان­های مغناطیسی ممکن است از خود خوشه­ ها نیز بزرگتر باشند.» این میدان­ های مغناطیسی به احتمال زیاد بیش از ده برابر کهکشان راه ­شیری وسعت دارند و قدرت آنها برابر با نیمی از قدرت میدان مغناطیسی ایجاد شده از حرکات کهکشان راه ­شیری می­باشد که خود برای یک ابر پراکنده گازی آمار خوبی به حساب می­ آید.

    محققان فکر می­ کنند که این میدان­ها به دلیل چرخش گازهای بازمانده از برخوردها شکل می­ گیرد. شکل و قدرت پسماندها نیز نشان می­ دهد که خوشه­ های ستاره ­ای می­ توانند با سرعتی معادل ۲ هزار کیلومتر بر ثانیه به یکدیگر برخورد کنند. اکنون که ستاره ­شناسان موفق به کشف میدان­ های مغناطیسی عظیم به وسیله امواج رادیویی شدند، عطش آنها را برای یافتن میدان­ های مغناطیسی جدیدتر، بیش از پیش ساخته است. جزئیات بیشتر این پژوهش در نشریۀ Astronomy & Astrophysics منتشر شده است.

    ترجمه: رضا کاظمی

    منبع: sciencealert.com

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 381
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 113
    |
    مجموع امتیاز : 113
    تاریخ : چهار شنبه 16 فروردين 1396
    نویسنده : مهدی

    تا به امروز شهاب‌سنگ‌های زیادی در اندازه‌های مختلف به زمین اصابت کرده‌اند؛ در اینجا به معرفی شش شهاب‌سنگ غول‌آسا می‌پردازیم که تا کنون روی زمین پیدا شده‌اند.

     

    به نقل از سرویس فناوری آنا، اغلب وقتی سنگی از سمت فضا به سوی زمین پرتاب می‌شود، قبل از این رسیدن به سیاره ما در اتمسفر می‌سوزد. به آن دسته از سنگ‌هایی که تبخیر می‌شوند شهاب گفته می‌شود. تعداد اندکی از این سنگ‌های خوش شانس که سفر به زمین را با موفقیت پشت سر می‌گذارند به عنوان شهاب‌سنگ شناخته می‌شوند. وقتی که این شهاب‌سنگ‌ها روی سطح زمین قرار می‌گیرند قادرند به عنوان یک سنگ واحد، به جز اندکی تغییر به دلیل فرسایش، برای هزاران سال دوام بیاورند.

    سیارک‌ها بسیار بزرگ‌تر از شهاب‌سنگ‌ها هستند، مانند سیارکی که ۶۳ میلیون سال پیش نسل دایناسورها را از روی زمین محو کرد و سیارک «۲۰۱۲ DA14» که در سال ۲۰۱۳ با فاصله اندکی از کنار زمین عبور کرد. در اینجا به معرفی تعدادی از بزرگ‌ترین سنگ‌های فضایی می‌پردازیم که تا کنون به سیاره ما اصابت کرده‌اند:

    شهاب سنگ ویلامیت

    ویلامیت (Willamette) با طول ۷٫۸ متر مربع و وزن ۱۵٫۵ تن، بزرگ‌ترین شهاب‌سنگی است که تاکنون در ایالات متحده کشف شده است. شهاب‌سنگ ویلامیت متشکل از آهن و نیکل است و در سال ۱۹۰۶ توسط موزه تاریخ طبیعی آمریکا در شهر نیویورک یافت شد.

    این شهاب‌سنگ ماجرای جالبی هم دارد چرا که ویلامیت توسط «الیس هیوز» در سال ۱۹۰۲ کشف شد. وی که تشخیص داد ویلامیت چیزی بیشتر از یک قطعه سنگ است سه ماه تمام زمان صرف کرد تا آن را سه چهارم مایل از زمینی که متعلق به کمپانی آهن و فولاد بود دور کند، اما دستگیر شد. عکس بالا در سال ۱۹۱۱ در موزه تاریخ طبیعی آمریکا در شهر نیویورک گرفته شده است.

    شهاب سنگ مبوزی

    مبوزی (Mbozi) در دهه ۱۹۳۰ در تانزانیا کشف شد. تخمین زده می‌شود که وزن این شهاب سنگ سه متری ۲۵ تن یا دو برابر وزن ویلامیت باشد. مبوزی زمانی حکم سنگ مقدس را برای مردم تانزانیا داشت و آن را «kimondo» می‌نامیدند.

    هیچ چاله‌‌ای در اطرف این سنگ آسمانی پیدا نشده است که بدین معناست این شهاب‌سنگ در هنگام اصابت به زمین مانند یک تخته سنگ غلتیده است. وقتی مبوزی برای اولین بار کشف شد عملا در خاک دفن شده بود بنابراین اهالی شروع به حفر خندقی در اطرافش کردند و تنها ستونی از خاک را زیر آن به جا گذاشتند که بعدها به یک پاسنگ تبدیل شد.

    شهاب سنگ کیپ یورک

    سومین شهاب‌سنگ بزرگ تاریخ، شهاب‌سنگ کیپ یورک(Cape York)، نزدیک به ۱۰ هزار سال پیش به زمین اصابت کرده است. شهاب‌سنگ کیپ یورک یا «Agpalilik» با وزن ۲۰ تن در سال ۱۹۹۳ در گرینلند کشف شد.

    این شهاب‌سنگ مدت زمان طولانی را روی زمین سر کرده است، سرخپوستان اینویت که در نزدیکی این شهاب‌سنگ زندگی می‌کردند از قطعات دیگر به عنوان منبع فلزی برای ابزارآلات و شکار استفاده می‌کردند. در حال حاضر شهاب‌سنگ کیپ یورک در موزه زمین‌شناسی دانشگاه کپنهاک در دانمارک به نمایش گذاشته شده است.

    شهاب سنگ باکوبیریتو

    شهاب‌سنگ باکوبیریتو (Bacubirito) بزرگ‌ترین شهاب سنگی است که تاکنون در مکزیک پیدا شده است و تقریبا هم‌وزن شهاب‌سنگ «کیپ یورک» است. شهاب‌سنگ باکوبیریتو در سال ۱۸۶۳ توسط «گیلبرت الیس بیلی»، زمین‌شناس روستای رنچیتو در نزدیکی شهر سینالوآ د لیوا کشف شد. وی از طرف مجله شیکاگو به آمریکای مرکزی و جنوبی فرستاده شده بود تا با کمک مردم محلی پروژه حفاری این شهاب سنگ را آغاز کند.

    باکوبیریتو، یک شهاب‌سنگ آهنی است که ۲۰ تن وزن، ۴٫۲۵ متر طول، ۲ متر عرض و ۱٫۷۵ متر ارتفاع دارد. این شهاب‌سنگ در حال حاضر در مرکز «د سینسیاس د سینالوآ» به نمایش گذاشته شده است.

    شهاب سنگ ال چاگو

    ال چاکو (El Chaco) دومین شهاب‌سنگ بزرگ روی زمین است که وزنی دو برابر وزن باکوبیریتو دارد. به علاوه تنها تکه‌ای از شهاب‌سنگ اصلی است. گروهی از شهاب‌سنگ‌ها به نام «کامپو دل سیلو» مسئولیت چاله ۶۰ کیلومتر مربعی با همین نام را در آرژانتین بر عهده دارند. یکی از قطعات، ال چاکو، با وزن ۳۷ تن دومین شهاب‌سنگ سنگین روی زمین است.

    این شهاب‌سنگ در سال ۱۹۶۹ در حالی که پنج متر زیر خاک قرار داشت توسط یک فلزیاب پیدا شد، ولو اینکه چاله‌های اطراف آن برای مردم محلی شناخته شده بود. در سال ۱۹۹۰ رابرت هاگ، شکارچی شهاب‌سنگ، نقشه دزدیدن ال چاکو را در سر داشت اما توسط یک افسر پلیس آرژانتینی دستگیر شد. در سال ۲۰۱۶ یک قطعه دیگر از زیرخاک بیرون کشیده شد که تصور می‌شود عضوی از همان باران شهاب‌سنگی باشد که «ال چاکو» به آن تعلق دارد.

    شهاب سنگ هوبا

    اما بزرگ‌ترین شهاب‌سنگ روی زمین هیولایی است به نام «هوبا». این شهاب سنگ در نامبیا قرار دارد و هرگز جابه‌جا نشده است. وزن «هوبا» ۶۰ تن است که تقریبا دو برابر وزن نزدیک‌ترین رقیب خود، ال چاکو، است. این امر هوبا را بزرگ‌ترین قطعه آهنی می‌کند که به طور طبیعی روی سطح زمین قرار دارد. احتمالا هوبا ۸۰ هزار سال پیش به زمین اصابت کرده و از آن زمان به دلیل اندازه بسیار بزرگش هرگز جابه‌جا نشده است.

    این شهاب‌سنگ غول آسا در ۶٫۵ متر مربع روی سطح زمین جا خوش کرده است. همچنین این شهاب‌سنگ هرگز نیازی به حفاری هم نداشته است، یک نظریه بیان می‌کند که برخلاف اغلب شهاب‌سنگ‌ها که پس از اصابت به زمین زیر خاک مدفون می‌شوند، شکل خاص هوبا موجب شده است تا در امتداد سطح زمین حرکت کند. 

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 349
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 112
    |
    مجموع امتیاز : 112
    تاریخ : دو شنبه 7 فروردين 1396
    نویسنده : مهدی

    ماموریت جدید ناسا به سطح پوشیده از اقیانوس قمر اروپا بالاخره نامی به خود گرفت، این ماموریت عنوان “مدارگرد کلیپر اروپا” را به خود گرفت. این ماموریت ۲ میلیارد دلاری قرار است در سال ۲۰۲۰ انجام شود تا پتانسیل اروپا برای میزبانی حیات را مورد ارزیابی قرار دهد.

     

    تصویر هنری از فضاپیمای کلیپر اروپا که به دور قمر یخ زده مشتری مدارگردی می کند

    طبق گفته مقامات ناسا این نام اشاره دارد به کشتی های دریانوردی سه دکله قرن نوزدهمی که به کلیپر معروف بودند و کالاهای مختلفی را به سراسر جهان می رساندند. برنامه ماموریت نخست شامل ۴۰ تا ۴۵ بار پرواز سریع(flybys) به دور این قمر است تا فضاپیما بتواند از سطح یخی آن تصویر با وضوح بسیار بالا تهیه کند و ترکیبات و ساختار پوسته داخلی و یخی آن را بررسی نماید. اخترزیست شناسان اروپا قمر ۳۱۰۰ کیلومتری مشتری و انسلادوس قمر زحل را به عنوان یکی از بهترین مکان ها برای شکل گیری حیات فرا زمینی در منظومه شمسی در نظر می گیرند.

    هر دو قمر در زیر پوستۀ یخی خود دارای اقیانوسی از آب مایع هستند. و طبق گفته محققان هر دوی این اقیانوس ها به نظر می رسد که با گوشته سنگی زیرین در ارتباط هستند و امکان واکنشهای شیمیایی بسیار جالبی را فراهم می کنند. کاوشگر کلیپر اروپا که با انرژی خورشیدی تغذیه می شود یک گذرگاهی را در مدار مشتری ایجاد می کند. با دور زدن اروپا، فضاپیما از تجهیزات مختلفی با هدف کلی از ارزیابی توانایی اروپا در میزبانی حیات آنگونه که ما می شناسیم، برای مطالعه و بررسی پوسته یخی و اقیانوس قمر استفاده می کند.

    در اواخر سال ۲۰۱۵ کنگره امریکا دستوری به ناسا برای ایجاد یک مولفه سطحی جهت ماموریت قمر اروپا صادر کرد. آژانس فضایی در حال مطالعه و بررسی بهترین راه برای انجام این ماموریت می باشد. چشم انداز محققان یک سطح نشین جداگانه از مدارگرد کلیپر اروپا را مد نظر دارد. این سطح نشین به محض اینکه به قمر اروپا رسید، در سطح این قمر فرود می آید و با سه ابزار علمی شروع به جست و جوی نشانه ای از حیات در این قمر می کند.

    ترجمه: زهرا صمدی

     

    منبع: space.com

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 340
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 111
    |
    مجموع امتیاز : 111
    تاریخ : دو شنبه 7 فروردين 1396
    نویسنده : مهدی

    اگر به خیابان بروید و به صورت تصادفی از مردم بپرسید که درخشان‌ترین ستاره در آسمان کدام است احتمالا بیشتر آنها پاسخ خواهند داد: “ستاره‌ی قطبی”. اما جالب است بدانید که ستارگان بسیار پر نورتر نیز وجود دارد.

     

    در این تصویر که براساس تصاویر واقعی تلسکوپ فضایی هابل طراحی شده، ستاره‌ی قطبی به صورت منظومه‌ای شامل سه ستاره‌ نشان داده شده است.

    بیشتر مردم فکر می‌کنند مهم‌ترین ستاره در آسمان باید درخشان‌ترین ستاره باشد اما حقیقت این است که ستاره‌ای که ما به نام ستاره‌ی قطبی-پولاریس(Polaris) می‌شناسیم در واقع ستاره‌ای متوسط از نظر میزان درخشندگی است. در رتبه بندی ستارگان از نظر میزان درخشندگی، ستارگانی وجود دارند که از ستاره‌ی قطبی درخشان‌تر می‌باشند. در واقع ستاره‌ی قطبی جزو ۴۰ ستاره‌ی اول نیز نیست و در رتبه‌بندی ستارگان از نظر درخشندگی در رتبه‌ی چهل و هشتم قرار می‌گیرد.

    ستاره‌ی قطبی چیست؟

    دلیل اهمیت این ستاره، قرار گرفتن در راستای محور زمین است. ستاره‌ی قطبی یا شمالی در طول شب طلوع یا غروب نمی‌کند بلکه تقریبا در طول سال در مکانی بالای افق شمالی ثابت می‌ماند در حالی که ستارگان دیگر به دور آن می‌گردند. بنابراین در هر ساعت شب و در هر زمانی از سال می‌توانید این ستاره را دقیقا در جهت شمالی پیدا کنید. این قضیه فقط برای حال صادق است و این ستاره برای همیشه ستاره‌ی قطبی باقی نخواهد ماند. برای اینکه دلیل این گفته را بفهمید به خواندن ادامه دهید.

    چگونه ستاره‌ی قطبی را بیابیم

    پولاریس در صورت فلکی خرس کوچک قرار دارد. این ستاره را ستاره‌ی قطبی یا استلا نیز می‌نامند. هفت ستاره‌ای که خرس کوچک را می‌سازند به نام دب اصغر نیز شناخته می‌شوند. پولاریس در انتهای دسته‌ی صورت فلکی خرس کوچک قرار گرفته است، در این قسمت ستاره‌های دیگر بسیار کم‌نور می‌باشند.  ۴ ستاره‌ی کم نور این صورت فلکی در نور خیابان یا حضور نور ماه قابل دیدن نیستند. بهترین راه برای پیدا کردن پولاریس در آسمان استفاده از ستارگان دبه و مراق در صورت فلکی خرس بزرگ است. اگر خط بین ستاره‌های مراق و دبه را ۵ برابر کرده و در همان راستا پیش بروید به نزدیک پولاریس می‌رسید.

    قرارگیری صورت فلکی خرس بزرگ و کوچک در آسمان به گونه‌ای است که اگر یکی به سمت بالا باشد، دیگری به سمت پایین خواهد بود. علاوه بر آن دم آنها در جهت‌های مخالف هم کشیده شده اند. خرس بزرگ به شکل یک ماهیتابه‌ با دسته‌ای بلند و درخشان‌تر از خرس کوچک است در حالی که خرس کوچک شبیه یک ملاقه‌ی کوچک است.

    حقایق فیزیکی در مورد ستاره قطبی

    پولاریس در فاصله‌ی ۴۳۴ سال نوری از زمین قرار گرفته است و درخشندگی آن تقریبا ۴۰۰۰ بار بیشتر از خورشید است. پولاریس در دسته‌ی ستارگان با قدر دو قرار می‌گیرد. قدر مقیاسی‌ است که ستاره‌شناسان برای میزان درخشندگی به کار می‌برند. هرچه عدد کمتر باشد درخشندگی بیشتر است و درخشان‌ترین ستارگان و سیارات در آسمان شب قدری صفر و یا حتی منفی دارند. ستاره‌ی شمالی یک ستاره متغییر دلتا قیفاووسی است که درخشندگی آن(به میزان یک دهم قدر) در بازه‌ی زمانی کمتر از ۴ روز تغییر می‌کند.

    اگر با تلسکوپی کوچک پولاریس را رصد کنید یک ستاره‌ی کوچک به نام پولاریس B و با قدر ۹ مشاهده خواهید کرد که رنگ آبی کمرنگ و نزدیک به پولاریس A می‌درخشد. این ستاره برای اولین بار در سال ۱۷۸۰ توسط ویلیام هرشل رصد شد (هرشل یکسال پس از آن سیاره‌ی اورانوس را کشف کرد). ستاره‌شناسان معتقدند بین این دو ستاره‌ فاصله‌ای به اندازه‌ی ۲۴۰۰ واحد نجومی وجود دارد. واحد نجومی برابر با متوسط فاصله‌ی زمین تا خورشید است. تناوب مداری این دو ستاره احتمالا چند هزار سال است. در سال ۱۹۲۹ با مطالعه‌ی طیف پولاریس، ستاره‌ی سومی هم (پولاریس Ab)در نزدیکی آن رصد شد. پولاریس Ab یک کوتوله‌ی سفید است که در فاصله‌ی ۱۸٫۵ واحد نجومی  پولاریس  قرار گرفته است(برابر با فاصله‌ی سیاره‌ی اورانوس تا خورشید). نزدیکی زیاد  این ستاره به پولاریس A دلیل رصد نشدن آن تا سال ۱۹۲۹ است.

    استفاده از ستاره‌ی شمالی به عنوان راهنما

    مکان دقیقی که می‌توان پولاریس را در آسمان شمالی دید بستگی به عرض جغرافیایی شما دارد. در نیویورک در ۴۱ درجه‌ بالای افق شمالی قرار دارد که عرض جغرافیایی نیویورک نیز می‌باشد. از آنجایی که ۱۰ درجه برابر با مشت گره کرده در امتداد بازو است، پولاریس در نیویورک دقیقا در چهار مشت بالای افق شمالی قرار می‌گیرد. در قطب شمال آن را بالای سرتان می‌توانید پیدا کنید. در استوا دقیقا بر روی افق قرار دارد. بنابراین اگر به سمت شمال سفر کنید، هر چه بیشتر به سمت شمال پیش بروید ستاره‌ی قطبی در آسمان بالاتر می‌رود. زمانی که به جنوب سفر می‌کنید، ستاره‌ی قطبی پایین می‌آید و زمانی که از استوا بگذرید ناپدید می‌شود.

    همیشه به خاطر داشته باشید که پولاریس از هر قطب‌نمایی دقیق‌تر است. یک قطب نما بر اساس تغییرات نوسانی کار می‌کند و فقط می‌تواند جهت خطوط قوی‌ترین نیروی مغناطیسی را برای مکانی خاص و در زمان خاص تعیین کند. اما حتی پولاریس دقیقا در شمال قرار نگرفته است و پولاریس ۰٫۷ درجه با بردار مشخص کننده‌ی شمال که شمال سماوی نامیده می‌شود و ستارگان روزانه به دور آن در گردشند، اختلاف دارد. ۰٫۷ درجه معادل با کمتر از عرض ۱و۲/۱ ماه کامل است.

    نگهبانان قطب

    علاوه بر ستاره‌ی قطبی دو ستاره‌ی دیگر در کاسه‌ی صورت فلکی خرس کوچک به سرعت قابل شناسایی می‌باشند. این دو ستاره را گاهی نگهبانان قطب می‌خوانند چرا که همچون نگهبانانی به دور پولاریس می‌گردند. این دو ستاره نزدیکترین ستارگان به شمال سماوی پس از پولاریس می‌باشند. کریستوف کلمب به این ستاره‌ها در گزارش‌ سفرهای مشهورش در اقیانوس اشاره می‌کند و بسیاری از کشتیران‌های دیگر نیز از این دو ستاره برای فهمیدن زمان در شب و مکانشان در دریا با توجه به مکان این ستارگان نسبت به پولاریس بهره می‌گیرند. درخشان‌ترین نگهبان کوکب است که قدر دوم و رنگی نارنجی دارد. فرقد نام نگهبان دیگر است که کم‌نور بوده و قدر سوم دارد.

    یکتا نبودن ستاره‌ی قطبی

    گفته‌ای معروف از شکسپیر در نمایشنامه‌ی ژولیوس سزار وجود دارد. در این نمایشنامه ژولیوس می‌گوید:«من همچون ستاره‌ی قطبی پایدار هستم.» اما در واقعیت ستاره‌ی قطبی ثابت نیست و پولاریس همیشه ستاره‌ی قطبی ما نخواهد بود. همچون فرفره‌ای که تحت تاثیر نیرویی به نام گشتاور تلوتلو می‌خورد، محور چرخش زمین نیز تحت تاثیر نیروهای گرانشی خورشید و ماه حول محوری قائم می‌گردد(حرکت تقدیمی). در نتیجه جهت محور زمین در فضا بر روی محیط دایره‌ای در آسمان جابه‌جا می‌شود. بنابراین شمال سماوی در طول قرن‌ها جابه‌جا می‌شود.

    پولاریس هنوز در حال نزدیک شدن به قطب است و در ۲۴ مارس ۲۱۰۰ به کمترین فاصله به قطب که ۲۷٫۱۵ دقیقه‌ی قوسی است، خواهد رسید و این مقدار کمی کمتر از قطر ظاهری ماه است. از آنجا که کامل شدن هر دور حرکت تقدیمی فرفره ۲۵۸۰۰ سال طول می‌کشد، ستارگان مختلفی در این بازه ستاره‌ی قطبی زمین خواهد بود. برای مثال در ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد که دوره‌ی هرم سازی مصر باستان بوده است، ستاره‌ی ثعبان در صورت فلکی اژدها ستاره‌ی قطبی بوده است. کوکب، درخشان‌ترین نگهبان نیز در دوره‌ی افلاطون (۴۰۰ سال پیش از میلاد) ستاره‌ی قطبی بوده است. حدود سال ۱۴۰۰۰ محور‌ زمین به سمت ستاره‌ی کرکس نشسته، یکی از درخشانترین ستارگان آسمان خواهد بود. شاید آیندگان عنوان ستاره‌ی قطبی را بر آن نهادند.

    ترجمه: معصومه رحیمی

    منبع: space.com

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 371
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 112
    |
    مجموع امتیاز : 112
    تاریخ : پنج شنبه 12 اسفند 1395
    نویسنده : مهدی

    آزمایشات با فناوری های پیشرفته می تواند به زودی ایده ای را بیازماید که تقریبا یک قرن پیش توسط آلبرت اینشتین مطرح شد؛ شاید معمایی دیرین تحت عنوان “عامل انبساط شتاب دار کیهان” حل شود.

     

    به گزارش بیگ بنگ، این مسئله از مدت ها پیش ذهن محققان را مشغول ساخته است که چه عواملی در انبساط کیهان به ایفای نقش می پردازند. محاسبات انجام شده در مطالعه جدید می تواند از نقش انرژی تاریک (مورد مطرح شده در نظریه نسبیت عام اینشتین یا نظریه اصلاح شده گرانش) پرده بردارد. نظریه‌ اینشتین که گرانش را بعنوان اعوجاجی از فضا و زمان توصیف می کند، حاوی یک عنصر ریاضی موسوم به ثابت کیهانی بود. اینشتین این ثابت را با هدف توضیح کیهانی ساکن معرفی نمود، اما بعد از اینکه مشخص شد کیهان در حال گسترش و انبساط است از گنجاندن ضریب ریاضی اش صرف نظر کرد.

    با این وجود، تحقیق انجام شده در دو دهه پیش نشان داد که این انبساط در حال شتاب گرفتن است؛ یعنی شاید ثابت کیهانی اینشتین هنوز سهمی در توضیح انرژی تاریک داشته باشد. بدون انرژی تاریک، شتاب به ناکارآمدی نظریه گرانش اینشتین در دورترین فواصل جهان ما دلالت می کند. دانشمندانی از دانشگاه ادینبورگ دریافته‌اند که این معما می تواند با تعیین سرعت گرانش در کیهان در اثر مطالعه امواج گرانشى، حل شود.

    محاسبات محققان گویای آن است که اگر امواج گرانشى قابلیت حرکت با سرعت نور را داشته باشند، نظریات جایگزین گرانش بدون انرژی تاریک کنار گذاشته می شوند و ثابت کیهانی اینشتین وارد کار می شود. اگر سرعت آنها با سرعت نور فرق داشته باشد، نظریه اینشتین باید اصلاح شود. چنین آزمایشی در رصدخانه موج گرانشى تداخل سنج لیزری(LIGO) در آمریکا قابل انجام است؛ آشکارسازهای دوقلوی لایگو با فاصله ۲۰۰۰ مایلی از همدیگر برای نخستین بار در سال ۲۰۱۵ میلادی مستقیماً امواج گرانشى را شناسایی کردند.

    آزمایشات با تجهیرات برنامه ریزی شده برای سال جاری می توانند این سؤال را در صدمین سالگرد ثابت کیهانی اینشتین، حل کنند. دکتر لوکاس از دانشگاه ادینبورگ( دانشکده فیزیک و اخترشناسى) گفت: «شناسایی اخیر امواج گرانشى بطور مستقیم یک دریچه مشاهداتى جدیدی به جهان ما باز کرده است. نتایجی که ما در طی مطالعات مان بدست آورده ایم، ما را در حل یکی از اساسی ترین مسائل در فیزیک یاری خواهد کرد.» این مطالعه که در نشریۀ Physics Letters B منتشر شده است توسط شورای تجهیزات فناوری علوم انگلستان، سازمان علوم ملی سوئیس و سازمان علوم و فناوری حمایت گردید.

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 361
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 112
    |
    مجموع امتیاز : 112

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

    آخرین مطالب

    /
    به وبلاگ عاشقان نجوم خوش آمدید

    <5000> افراد آنلاین :
    <4526> ورودی گوگل :
    <5023> تعداد کل مطالب :
    <500> بازدید امروز :
    <600> بازدید دیروز :
    <2563> بازدید این ماه :
    <196359> بازدید کل :