وبلاگی برای علاقه مندان نجوم
تبلیغات
<-Text3->
تاریخ : یک شنبه 15 آذر 1394
نویسنده : مهدی

  در سخنرانی عمومیِ اینشتین در دانشگاه پیتزبورگ- آمریکا که سال ۱۹۳۴ برگزار شد، چهارصد دانشجو حضور داشتند و اینشتین معادله ی معروفِ هم ارزی جرم و انرژی خود را به طور ریاضیاتی ارائه داد: E=mc2

 

6a00d8341bf7f753ef01b8d0696e5e970c

به گزارش بیگ بنگ، به نظر می رسد این تنها عکس باقی مانده از اینشتین است که دیوید توپر و دویت وینسنت از دانشگاه وینیپگ آن را از روزنامه ای قدیمی بریده اند؛ آنها این عکس را در سال ۲۰۰۷ کشف کردند. اگر با دقت نگاه کنید، فرمول هم ارزی جرم و انرژی را در گوشه ی چپ تخته سیاه سمت راست مشاهده می کنید. می توانید تشخیص دهید که معادله ی معروف می گوید: Δ E0=Δ m و E0=m که بجای E=mc2 مورد انتظار بکار رفته است.

6a00d8341bf7f753ef01b7c6dcd1e6970b

تروپر و وینسنت در مقاله ی خود توضیح می دهند: «این سمت راست تخته سیاه است که شامل معادله می باشد. اما ممکن است فرمت آن مشاهده کنندگان را ناامید کند یا آنها را به اشتباه بیندازد، زیرا از ابتدای سخنرانی، اینشتین بر اساس قرارداد، سرعت نور c را برابر با یک در نظر گرفت. از این رو، نگاه دقیق به معادله ی گوشه چپ تخته سیاه سمت راست [در تصویر] رابطه ی Δ E0=Δ m را نشان می دهد و در پایین آن، E0=m قرار دارد. تا جاییکه می دانیم، [این تصویر] تنها عکس اینشتین و معادله ی معروف او است.

ترجمه: سحر الله وردی/منبع: dailygalaxy

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

     نظریه‌ی نسبیت خاص اینشتین، شرحی است فراگیر از رفتار نور که به الکتریسیته و مغناطیس گسترش یافت. هدف بعدی اینشتین، ارائه‌ی نظریه‌ای فراگیرتر بود که گرانش را نیز شرح می‌داد. ایننظریه‌ی نسبیت عام بود که در سال ۱۹۱۵ میلادی منتشر شد.

    بنابر نظریه‌ی گرانش نیوتن، سیب به این علت بر سطح سقوط می‌کند که نیروی گرانش آن را رو به پایین می‌کشد. اما به گفته‌ی اینشتین، اگر سیب را در فضا و به دور از گرانش هر سیاره‌ای قرار دهیم و سطح را به آن نزدیک کنیم، یعنی سطح بالا بیاید تا به سیب برسد، هم همین رویداد رخ می‌دهد. در شکل زیر دو آقای مشهور سیبی را مشاهده می‌کنند که بر سطح اتاقک بسته‌ای سقوط می‌کند. آنها هیچ راهی ندارند که بگویند کدام‌شان روی زمین ساکن‌اند و کدام با سرعتی که به طور ثابت افزایش می‌یابد، رو به بالا درون فضای خالی پیش می‌روند.

    01اصل هم‌ارزی اینشتین بیان می‌دارد که در حجم کوچکی از فضا، کشش رو به پایین گرانش دقیقاً و کاملاً هم ارز است با شتاب‌گرفتن ناظر رو به بالا. یعنی نمی‌توان فرقی بین ساکن‌بودن درون میدان گرانشی و داشتن شتابی رو به بالا درون محیطی بدون گرانش گذاشت. اصل هم ارزی کلید نظریه‌ی نسبیت عام است. این اصل به اینشتین امکان داد به جای بحث درباره‌ی گرانش توجه خود را کاملاً بر حرکت متمرکز کند. این اصل دربارهٔ مفاهیمی است که با هم‌ارزی جرم گرانشی و جرم لختی و همچنین دربارهٔ ادعای اینشتین مبنی بر اینکه قوانین فیزیک در یک دستگاه مرجع با شتاب یکنواخت، با یک میدان گرانشی یکنواخت، یکسان هستند، سر و کار دارند.

    یکی از ویژگی‌های گرانش این است که جرم جسم هر اندازه باشد، شتاب یکسانی خواهد داشت. مثلاً توپ بیس‌بال و توپ جنگی تفاوت جرم بسیاری دارند، اما اگر هر دو آنها را کنار هم در خلأ رها کنیم، با شتاب یکسانی سقوط می‌کنند. اینشتین برای تشریح این موضوع چنین تصور کرد که گرانش بر اثر خمیدگی فضا به وجود می‌آید. در واقع نظریه‌ی نسبیت عام او گرانش را کاملاً بر مبنای هندسه‌ی فضا و زمان که به آن فضا-‌زمان می‌گویند، شرح می‌دهد.

    02 (1)فضا‌-‌زمان در جایی بسیار دور از هر منبع گرانشی، مانند سیاره یا ستاره، مسطح است. تیک تاک ساعت‌ها با سرعت عادی انجام می‌شود. اما با نزدیک‌شدن به منبع گرانش، فضا منحنی می‌شود و ساعت‌ها کند کار می‌کنند. مقایسه‌ای سودمند این است که فضا-‌زمان را نزدیک جسمی سنگین مانند خورشید به شکلی منحنی، تصور کنیم.

    02 (2)توپی را در نظر بگیرید که روی این سطح می‌غلتد. دور از چاهی که نشان‌دهنده‌ی خورشید است، سطح تا حد زیادی مسطح است و توپ در مسیر مستقیم حرکت می‌کند. اما اگر توپ از نزدیک چاه بگذرد، منحنی‌ای را به سوی آن طی می‌کند. اگر توپ با سرعت مناسبی حرکت کند، ممکن است در مداری به دور دیواره‌ی چاه بگردد. انحنای این چاه با توپی با هر اندازه‌ی، یکسان رفتار می‌کند که توضیحی است بر این که چرا گرانش شتاب یکسانی بر جسم‌هایی با جرم گوناگون وارد می‌کند. نظریه‌ی نسبیت عام اینشتین و تصویری که از فضا-‌زمان خمیده ارائه می‌دهد، با شیوه‌های گوناگونی آزمایش شده است. در اینجا برخی از آزمایش‌های کلیدی این نظریه را شرح می‌دهیم.

    آزمایش تجربی ۱:  خمیدگی گرانشی نور

    پرتوهای نور به طور طبیعی در خطی مستقیم حرکت می‌کنند. اما اگر فضایی که پرتوها در آن حرکت می‌کنند منحنی باشد، همان رویدادی که برای نورهای عبوری از کنار جسمی سنگین مانند خورشید رخ می‌دهد، مسیر نور هم منحنی خواهد شد.

    03به عبارت دیگر گرانش باید پرتو نور را خم کند. پدیده‌ای که مکانیک نیوتنی آن را پیش‌بینی نکرده بود. زیرا نور جرم ندارد. این پیش‌بینی نخستین بار در سال ۱۹۱۹ میلادی، در خورشیدگرفتگی کلی آزمایش شد. در هنگام گرفت کامل وقتی ماه قرص خورشید را پوشاند، اخترشناسان از ستاره‌های پیرامون خورشید عکس گرفتند، اندازه‌گیری‌های دقیق بعدی نشان دادند که ستارگان به همان میزان اندکی که نظریه‌ی نسبیت اینشتین پیش‌بینی کرده بود، از مکان همیشگی‌شان جابه‌جا شده بودند.

    آزمایش تجربی ۲:  حرکت تقدیمی مدار عطارد

    در فیزیک نیوتنی یک سامانه دوجسمی متشکل از یک جسم منزوی که به دور یک جسم کروی می‌گردد، یک بیضی تشکیل می‌دهند که جسم کروی در یک کانون آن قرار دارد. نقطهٔ حضیض (نقطه‌ای که در آن دو جسم نزدیکترین فاصله را پیدا می‌کنند) ثابت است. عواملی در منظومه شمسی هست که باعث حرکت تقدیمی (چرخشی) نقطهٔ حضیض سیارات به دور خورشید می‌شوند. علت اصلی حضور سیارات دیگر است که مدار یکدیگر را مغتشش می‌کنند. عامل دیگر که اثر آن جزئی‌تر است، پهن‌شدگی خورشد در قطبین است.

    04 (1)در مورد سیاره عطارد، انحرافاتی از حرکت تقدیمی پیش بینی شده توسط این آثار نیوتنی مشاهده شده است. به طوری‌که همراه با حرکت‌کردن عطارد در مدار بیضی‌اش به نظر می‌رسد که خود مدار نیز به آهستگی تغییر جهت می‌دهد یا حرکت تقدیمی دارد. محور بلند مدار تیر به آهستگی تغییر جهت می‌دهد که در این تصویر بسیار اغراق شده است.

    04 (2)این نرخ غیرطبیعی حرکت تقدیمی حضیض خورشیدی مدار تیر نخستین بار در سال ۱۸۵۹ به عنوان یک مسئله در مکانیک اجرام آسمانی توسط اوربن لاوریه شناسایی شد. تحلیل دوباره مشاهدات زماندار انتقالهای عطارد روی قرص خورشید از سال ۱۶۹۷ تا ۱۸۴۸ نشان می‌داد که نرخ واقعی حرکت تقدیمی با مقدار محاسبه شده توسط نظریه نیوتن، به اندازه ۳۸ ثانیه قوسی در هر قرن استوایی تفاوت دارد (بعدها در برآورد مجدد این مقدار به ۴۳ ثانیه قوسی رسید).

    اگرچه این حرکت ممکن است بسیار کوچک به نظر برسد، فکر اخترشناسان را حدود نیم قرن به خود مشغول کرده بود. برخی از اخترشناسان به دنبال سیاره‌ای ناشناس در فاصله‌ای نزدیک‌تر به خورشید می‌گشتند که می‌توانست عامل این حرکت باشد. هرگز سیاره‌ای در آنجا پیدا نشد. تعدادی راه‌حل ناموفق دیگر برای این مسئله پیشنهاد شد، اما این راه‌حل‌ها خود مسائل بیشتری را ایجاد می‌نمودند. اینشتین نشان داد که در فاصله‌ی عطارد از خورشید، بنا بر نظریه‌ی نسبیت عام، تصحیح اندکی در شرح گرانشی نیوتن نیاز است. این تصحیح درست به اندازه‌ی حرکت تقدیمیِ اضافی در مدار عطارد بود.

    در نسبیت عام، این حرکت تقدیمی اضافی، یا تغییر جهت گیری بیضی مداری در درون صفحه مداری اش، با دخالت گرانش از طریق خمش فضا-زمان توضیح داده می‌شود. انیشتین نشان داد که نسبیت عام با میزان انتقال حضیض خورشیدی کاملاً در توافق است. این عامل قدرتمندی در پذیرش نسبیت بود. هرچند که اندازه گیریهای قدیمی‌تر مدارهای سیاره‌ای با استفاده از تلسکوپهای سنتی انجام می‌شد، امروزه با استفاده از رادار، اندازه گیریهای دقیقتری انجام می‌گیرند. مقدار کل حرکت تقدیمی مشاهده شده تیر ۰٫۶۵±۵۷۴٫۱۰ ثانیه قوسی در هر قرن نسبت به چارچوب لخت آسمانی بین‌المللی (ICFR) می‌باشد. این میزان حرکت تقدیمی ناشی از عوامل زیر است:

    ۵۳۱٫۶۳ ±۰٫۶۹    =    کشش‌های گرانشی سایر سیارات

    ۰٫۰۲۵۴             =    پهن شدگی خورشید در قطبین

    ۴۲٫۹۸ ±۰٫۰۴     =     نسبیت عام

    ۵۷۴٫۶۴±۰٫۶۹    =     میزان کل

    ۵۷۴٫۱۰±۰٫۶۵    =    میزان مشاهده شده

    سیارات دیگر نیز دچار انتقال حضیض خورشیدی می‌شوند، اما از آنجاییکه فاصله آنها از خورشید بیشتر است و دوره‌های تناوب طولانی تر دارند، میزان انتقال در آنها کمتر است و تا مدتها پس از کشف مربوط انتقال تیر، قابل مشاهده دقیق نبودند. برای نمونه انتقال حضیض خورشیدی زمین بنا بر نسبیت عام ۳٫۸۴ ثانیه قوسی در قرن و برای سیاره ناهید ۸٫۶۲ ثانیه قوسی در قرن می‌باشد. هر دو مقدار با نتایج مشاهدات همخوانی دارند.  همچنین می‌توان انتقال حضیض را در منظومه‌های ستاره‌های دوتایی که شامل ستاره‌های فراچگال نیستند، اندازه گرفت، اما مدل کردن آثار کلاسیک آن دشوارتر است. مثلاً زاویه چرخش ستاره‌ها نسبت به صفحه مداریشان باید معلوم باشد که اندازه گیری مستقیم آن بسیار دشوار است.

    آزمایش تجربی ۳: کندشدگی گرانشیِ زمان و انتقال به سرخ گرانشی

    در نظریه‌ی نسبیت عام، جسم سنگینی مانند زمین، زمان را هم مثل فضا خمیده می‌کند. اینشتین پیش‌بینی کرد که ساعت‌های روی طبقه‌ی هم‌کف ساختمان باید اندکی کندتر از ساعت‌های روی بام آن که روی زمین دورتر است، کار کنند.

    05 (1)

    امواج نور نیز مانند ساعت عمل می‌کنند. درست هما‌ن‌طور که ساعت در دقیقه‌، تعداد معینی تیک تاک دارد، در نور هم در هر ثانیه تعداد معینی چرخه‌ی کامل موج می‌گذرد. اگر پرتوی نوری که از طبقه‌ی هم‌کف ساختمانی مستقیماً رو به بالا تابانده شود، ناظری که بر بام این ساختمان ایستاده، کند شدن تیک‌تاک‌ِ امواج نور را به شکل کم‌شدن فرکانس و در نتیجه بلندتر شدن طول موج نسبت به ناظری که در هم کف ایستاده اندازه‌ می‌گیرد. افزایش طول موج یعنی فوتونی که به بام ساختمان می‌رسد نسبت به زمانی‌که از طبقه‌ی هم‌کف راه افتاده بود، انرژی کمتری دارد. چون زمانی که نور بخواهد در مسیر مخالف جاذبه گرانشی قوی حرکت کند و برای اینکه بتواند از میدان جاذبه فرار کند باید انرژی مصرف کند و این کاهش انرژی به شکل افزایش طول موج بروز می‌کند.

    این پدیده‌ها را که هیچ همتایی در نظریه‌ی گرانش نیوتن ندارند، انتقال به سرخ گرانشی می‌نامند، در اصل انتقال به سرخ یا سرخ‌گَرایی (Redshift)، پدیده‌ای است که در آن نور گسیل شده از یک جرم (امواج مرئی، فرابنفش، اشعه ایکس، اشعه گاما و…) به سمت طول موج قرمز در انتهای طیف می‌رود. یعنی نوری که توسط طیف‌سنج ثبت می‌شود طول موجی بلندتر و بسامدی کمتر از نور گسیل‌شده از منبع دارد.

    05 (2)همچنین می‌توان گفت که پدیده‌ی انتقال به سرخ در اثر کشیده شدن فوتونهاى رسیده به زمین از یک کهکشان دور دست ظاهر مى‌شود که باعث شکافته شدن خطوط جذبى در طیف کهکشان و تمایل آن به طیفهاى قرمزتر نور مرئى در مقایسه با ستارگان کهکشان راه شیرى مى‌شود. انتقال به سرخ یک کهکشان دور دست مستقیما نشان مى‌دهد جهان از زمانى که نور آن کهکشان را ترک کرده است چقدر بزرگتر شده. تفاوت اندازه برابر میل به قرمز (Z+1) است. بطور مثال دورتریناختروش شناخته شده میل به قرمز z برابر ۶٫۴ دارد. یعنى حجمى از فضا که در زمان ترک نور از کوازار یک میلیون سال نورى پهنا داشته ، اکنون ۷٫۴ میلیون سال نورى است!

    این پدیده نظریه انفجار بزرگ را تایید میکند.

    نظریه انبساط جهان را تایید میکند.

    گرانش متعارف اینشتین در بین ستارگان و سیارات را تایید میکند.

    آزمایش عملی بر تایید نسبیت عام اینشتین هست.

    اصل هم ارزی را در شکلهای موضعی و قوی میپذیرد.

    یک تناقضی با اصل ماخ دارد که با تعمیم نظریات نسبیت عام انیشتن به نظریات اسکالر تانسوری از جمله نظریه برانس – دیکی قابل توجیه و بر طرف شدن هست.

    باید توجه داشت که انتقال به سرخ گرانشی را با جابه‌جایی دوپلری اشتباه نگیرید. در پدیده‌ی دوپلر، انتقال به سرخ بر اثر دور شدن منبع نور از رصدگر رخ می‌دهد.  اما انتقال به سرخ گرانشی بر اثر تفاوت در سرعت گذشتن زمان در مکان‌های ‌متفاوت رخ می‌دهد. هیچ حرکتی در آن دخالت ندارد. فیزیک‌دانان آمریکایی رابرت پاوند و گلن ربکا نخستین بار در سال ۱۹۶۰ میلادی، انتقال به سرخ گرانشی را با پرتوهای گامای تابیده شده بر بالا و پایین تیرکی ۲۰ متری اندازه‌گیری کردند. چون گرانش زمین نسبتاً ضعیف است، انتقال به سرخ اندازه‌گیری‌شده بسیار اندک بود. در حدود دو و نیم ضرب‌در ده به توان منفی پانزده. اما توافق کامل با نظریه‌ی اینشتین داشت.

    رابرت پاوند

    رابرت پاوند

     در طیف کوتوله‌های سفید که خطوط طیفی‌شان در حرکت از سطح پر گرانش‌ِ آن‌ها انتقال به سرخ می‌یابد، انتقال بزرگتری دیده می‌شود. مثلاً انتقال به سرخ گرانشی خطوط طیفی کوتوله‌ی سفید شباهنگ بی، برابر با سه ضرب‌در ده به توان منفی چهار است که باز با نظریه‌ی نسبیت عام توافق دارد.

    آزمایش تجربی ۴:  امواج گرانشی

    بارهای الکتریکی که در آنتن‌های رادیویی بالا و پایین می‌روند، تابش الکترومغناطیسی پدید می‌آورند. به همین ترتیب نظریه‌ی نسبیت عام پیش‌بینی می‌کند که نوسان اجرام سنگین باید تابش گرانشی یا امواج گرانشی تولید کند که نظریه‌ی گرانش نیوتون چنین چیزی را پیش‌بینی نمی‌کرد.

    09آشکارکردن امواج گرانشی فوق‌العاده دشوار است. زیرا این امواج بسیار ضعیف‌تر از تابش الکترومغناطیسی‌اند. اما مدرک غیر مستقیم وجود پرتوهای گرانشی از مجموعه‌ای دوتایی که شامل دو ستاره‌ی نوترونی است به دست آمده است. راسل‌هالس و جوزف نیلر از دانشگاه ماساچوست کشف کردند که این دو ستاره به آهستگی به طور مارپیچی به هم نزدیک می‌شوند و در این فرایند انرژی از دست می‌دهند. آهنگ از دست دادن انرژی در این ستاره‌ها درست به اندازه‌ای است که بنابر پیش‌بینی اینشتین اگر این دو ستاره‌ی نوترونی از خود پرتو گرانشی گسیل می‌کردند، باید انتظار می‌داشتیم.

    10هالس و تیلر مشترکاً جایزه‌ی نوبل رشته فیزیک سال ۱۹۹۳ را برای این کشف دریافت کردند. نظریه‌ی نسبیت عام هرگز پیش‌بینی نادرستی نکرده است. این نظریه اکنون دقیق‌ترین و کامل‌ترین توضیحی است که برای گرانش داریم اینشتین نشان داد که مکانیک نیوتونی فقط در سرعت‌های کم و گرانش ضعیف کارآمد است. اگر با سرعت‌های بسیار زیاد یا گرانش فوق‌العاده قوی سر و کار داشته باشیم، فقط محاسبه‌ای که با نسبیت انجام شده باشد، پاسخ صحیح را به ما می‌دهد.

    07 (1)

    شاید عجیب‌ترین پیش‌بینی نظریه‌ی نسبیت عام این باشد که اگر مقدار بسیار زیادی جرم را در حجم کوچکی فشرده کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد. می‌دانیم که اگر ستاره‌ی در حال مرگی چندان سنگین نباشد، در پایان به کوتوله‌ی سفید تبدیل خواهد شد. اگر جرم ستاره‌ی در حال مرگ بیشتر از حد چاندراسکار، یعنی حدود ¼  برابر جرم خورشید، باشد، نمی‌توان به کوتوله‌ی سفید پایداری تبدیل شود. بلکه به فشرده شدن ادامه می‌دهد تا ستاره‌ی نوترونی شکل بگیرد. اما اگر جرم ستاره‌ی در حال مرگ بیشتر از حد بیشینه‌ی ستاره‌های نوترونی، یعنی بین ۲ تا ۳ برابر جرم خورشید باشد، حتی فشار درونی نوترون‌ها نمی‌تواند مانع گرانش قدرتمند ستاره شود و در نتیجه ستاره به سرعت فشرده می‌شود.

    07 (2)با فشرده‌شدن مواد ستاره و رسیدن به چگالی فوق‌العاده زیاد، قدرت گرانش در سطح این کره‌ی متراکم‌شده نیز به طور خارق‌العاده‌ای افزایش می‌یابد. بنابر نظریه‌ی نسبیت عام، فضای پیرامون چنین ستاره‌ای آن‌قدر خمیده می‌شود تا به دور خودش بپیچد. فوتون‌هایی که با زاویه‌ از سطح ستاره خارج می‌شوند، قوسی می‌زنند و دوباره به سطح آن باز می‌گردند، اما آنهایی که مستقیماً رو به بیرون می‌روند، با چنان انتقال به سرخ گرانشی‌ِ شدیدی روبه‌رو می‌شوند که همه‌ی انرژی‌شان را از دست می‌دهند و از هستی ساقط می‌شوند.

    06مواد عادی نمی‌توانند به تندی نور حرکت کنند، پس اگر نور نتواند از این ستاره‌ی در حال تراکم بگریزد، هیچ چیز دیگری هم نخواهد توانست. جسمی را که نه ماده و نه تابش الکترومغناطیسی بتواند از آن بگریزد، سیاه‌چاله نامیده می‌شود که از یک جنبه می‌توان گفت سوراخی در بافت عالم پدید می‌آید و ستاره‌ی مرده درون این سوراخ ناپدید می‌شود.

    لینک دانلود بررسی اصل هم‌ارزی اینشتین به صورت کامل از وب‌سایتParssky

    نویسنده: اسماعیل جوکار/ سایت علمی بیگ بنگ

    منابع:

    کتاب شناخت عالم، نوشته‌ی راجر آفریدمن و ویلیام جی کافمان، ترجمه‌ی شهاب صقری

    وب‌سایت بیگ‌بنگ

    ویکی‌پدیای فارسی

    وب‌سایت Parssky

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

     به گفته ی یک کارشناس نجومی احتمالا کهکشان راه شیری خانه بیش از ۳ هزار تمدن بیگانه است، اما فاصله بسیار زیادی که بین ما و اقوام کهکشانیمان وجود دارد شانس ملاقات با آنها را بسیار کم کرده است.

     

    Alien Civilisations

    به گزارش بیگ بنگ، “مایکل گرت” رئیس تحقیقات فضایی داچ هلند در کنگره بین المللی ستاره شناسی در تورنتو گفت: داده های جمع آوری شده توسط ناسا و دیگر آژانس های فضایی نشان می دهد که زمین یکی از ۴۰ میلیارد سیاره ای در کهکشان ما است که به طور بالقوه در منطقه ی قابل سکونت ستاره ی مادری اش قرار دارد و این نکته را هم باید در نظر داشت که هر ساله یک سیاره قابل سکونت نیز شکل می گیرد.

    علاوه بر این، کهکشان راه شیری به تنهایی می‌تواند خانه‌ی بیش‌ از ۳۰۰۰ تمدن فرا زمینی باشد اما فواصل بین سیاره‌ها به‌ قدری زیاد است که عملا امکان تماس با آنها را فوق العاده کم کرده است. با این حال، گرت گفت که با توجه به قطرکهکشان راه شیری که بیش از ۱۰۰ هزار سال نوری است، نور یا سیگنال با سرعت متوسط ۳۰۰ هزار کیلومتر در ثانیه برای رسیدن به نزدیک‌ترین منظومه یعنی آلفا قنطورس ۴ سال زمان لازم دارد و سفر از یک کهکشان به کهکشان دیگر نیز ۱۰۰ هزار سال به طول می انجامد.

    موقعیت منظومه شمسی در کهکشان راه شیری

    گرت ادامه داد: به طور متوسط ۱۰۰۰ سال نوری فاصله بین تمدنهای کهکشان ما وجود دارد، این فاصله بسیار زیادی است به علاوه که باید برای رفت و برگشت اطلاعات فاصله ای دو برابر این مقدار را در نظر گرفت بنابراین باید حداقل چند هزار سال فرصت داشته باشید تا بتوانید با تمدنهای دیگر صحبت کنید.  از سوی دیگر زمانی که تمدن هوشمند در این سیارات به وجود بیاید و شاید از بین بروند نیز برای ما ناشناخته است، به عنوان یک مثال در سیاره زمین به محض اینکه شرایط مهیا شد، حیات شکل گرفت اما سالیان درازی طول کشید تا زندگی هوشمند ایجاد شود.

    نمی خواهم منفی باف باشم اما یافتن سیگنالهای SETI (جستجو برای هوش فرا زمینی) در کهکشان ما بسیار نادر هستند. ستی حدود ۶۰ سال است که برای یافتن نشانه‌هایی از حیات فرا زمینی در تلاش است، این بدان معنا نیست که ستاره شناسان باید جستجو در این زمینه را متوقف کنند بلکه کاملا برعکس، با جهش بزرگی که در تکنولوژی رخ داده و پیشرفت در ستاره‌شناسی رادیویی و پردازش داده نسبت به گذشته امکان موفقیت و جستجوی سیگنال بیگانگان خیلی بیشتر شده است.

    منابع: ibtimes , news.discovery

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

      کج بودن مدار ماه همواره برای دانشمندان جای سؤال بوده است. حال یافته‌های جدید یک دانشمند ایرانی نشان می دهد که مدار ماه در اثر کشش گرانشی اجرام باقی مانده از شکل‌گیری منظومه شمسی، کج شده است.

     

    2ECDDD5600000578-0-image-a-29_1448473272309بر اساس نظریه برخورد عظیم، ماه در اثر برخورد سیاره‌ای به اندازه مریخ با زمین اولیه در حدود ۴٫۵ میلیارد سال پیش بوجود آمده است. اما مدلهای این نظریه پیش‌بینی می‌کند که مدار ماه در اطراف زمین احتمالا تنها نیم درجه نسبت به مدار زمین در اطراف خورشید، کج است. یافته‌های جدید دانشمند ایرانی و تیمش برای تعیین دلیل کج بودن ۱۰ برابری مدار ماه نسبت به پیش‌بینی‌های گذشته، چند مدل کامپیوتری اجسام با جرمهای مختلف را اجرا کرد. تحقیقات جدید دکتر کاوه پهلوان دانشمند ایرانی علوم سیاره شناسی رصدخانه کوت دازور(Côte d’Azur) نیس در فرانسه نشان می دهد علت کج بودن پنج درجه‌ای مدار ماه در اطراف زمین نسبت به مدار سیاره در اطراف خورشید در اثر عبور و کشش گرانشی اجرامی باقی مانده از شکل‌گیری منظومه شمسی، به وجود آمده است.

    دکتر کاوه پهلوان، مولف ارشد این تحقیق گفت: جالبترین جنبه این مدل، کشف این امر بود که اجسام تاثیر گذاشته بر قمر ماه از اندازه بسیار بزرگ برخوردار نبوده و این امر بطور مکرر اتفاق نیفتاده بود. وی افزود: تنها به چند جسم کوچک و بزرگ برای تاثیر گذاشتن گرانشی بر مدار کج ماه نیاز است. شبیه‌سازی‌های ما اجسامی به اندازه یک قمر تا یک دهم این حجم را در نظر گرفته است.

    2ECDF10400000578-0-image-a-38_1448474539621دکتر پهلوان اظهار کرد: شبیه‌سازی‌های ما نشان داد که ماه طی یک میلیون تا ۱۰ میلیون سال پس از شکل‌گیری‌اش به سرعت از زمین دور شده و به نیمی از فاصله کنونی‌اش رسیده است. این فاصله به اندازه‌ای زیاد بوده که سیستم زمین-ماه جلوی مسیر تعداد بیشتری اجسام آواره در منظومه شمسی قرار بگیرد.

    دکتر پهلوان دریافت که اجسامی که با ماه یا زمین برخورد کرده بودند، احتمالا پیش از آن به دفعات از کنار آن‌ها عبور کرده بودند. دانشمند ایرانی رصدخانه کوت دازور فرانسه خاطرنشان کرد: تعداد کمی از اجرامی که از فصله نزدیک عبور می‌کردند، کافی بود تا ماه در اثر کشش گرانشی در مدار اولیه خود کج شود. عبورهای نزدیک اجرام آسمانی از کنار ماه از لحاظ گرانشی بر مدار این قمر تاثیر گذاشته و باعث شده به تدریج کج شود. جزئیات بیشتر این پژوهش در نشریه نیچرمنتشر شده است.

    سایت علمی بیگ بنگ / منبع: sciencemag.org

     
     
     
  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : یک شنبه 8 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

      مفهوم سرعت فراتر از نور به لطف فیزیکدان ناسا به‌زودی از دل داستان‌های علمی‌تخیلی خارج شده و در جهان واقعیت قدم خواهد‌گذاشت.

     

    140611183527-01-warp-speed-spaceship-horizontal-gallery

    به گزارش همشهری آنلاین از CNN، هارولد وایت، فیزیکدان ناسا از سال ۲۰۱۰ درتلاش برای ساخت فضاپیمایی با سیستم رانشی سریعتر از سرعت نور یا FTL است که امکان حرکت فضاپیماها را در سرعتی بیشتر از ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه فراهم خواهد‌آورد. وایت که رئیس تیم رانش پیشرفته ناسا است، به‌تازگی تصاویری از طرح فضاپیمایی که سریعتر از نور سفر خواهد کرد را منتشر ساخته‌است. این تصاویر که توسط یکی از اعضای تیم طراحی وایت خلق شده‌اند، جزئیات تکنولوژیکی این فضاپیما را نمایش می‌دهند و هیچ شباهتی به فضاپیماهای داستان‌های جنگ‌های ستاره‌ای ندارد. مارک رادمیکر برای خلق این تصاویر هزار و ۶۰۰ ساعت زمان صرف کرده‌است.

    درحال حاضر، حرکت سریعتر از نور تنها در فیلم‌ها و داستان‌هایی مانند جنگ‌های ستاره‌ای امکان‌پذیرند،‌از این رو وایت فضاپیمای خود را IXS Enterprise نامگذاری کرده‌است، نام فضاپیمایی که در فیلم جنگ‌های ستاره‌ای توسط کاپیتان جیمز تی کرک هدایت می‌شد. وایت سال گذشته در کنفرانس فضایی که در فونیکس برگزار شد، درباره طرحش توضیحاتی داد. وی پیچ و تاب‌های فضا را،‌ روزنه‌ای در نظریه نسبیت عام که امکان سفر در مسافت‌های بسیار طولانی را در مدت زمانی بسیار کوتاه فراهم می‌آورد، عاملی برای کاهش طول سفرهای چند‌هزار ساله به چند روزه توصیف کرد.

    140611183530-02-warp-speed-spaceship-horizontal-gallery

    وی پیچ و تاب فضایی را کهکشانی دورافتاده توصیف کرد که می‌تواند نور را در اطراف خود منحرف سازد، پدیده‌ای که می‌تواند فضا را در پس و پیش فضاپیما پیچ و تاب داده و با وسعت بخشیدن به فضای پشت فضاپیما، آن را در زمان به جلو براند. وایت با مطالعه نظریات فیزیکدانی به‌نام میگل آلکوبیر که در سال ۱۹۹۴ برای اولین بار مدل ریاضیاتی رانش سریعتر از نور را مطرح ساخت، نسخه‌ای دیگر از این نظریه را در قالب این فضاپیما ارائه کرد. نیروی رانشی وایت فراتر از فضا رفته و فاصله میان دو نقطه را کوتاه می‌سازد و به فضاپیما امکان سفر با سرعتی بالاتر از نور را می‌دهد. چنین فضاپیمایی از محدودیتی به‌نام محدودیت سرعت برخوردار نخواهد بود. عملی شدن چنین فناوری می‌تواند امکانات بیشتری را برای سفرها و اکتشافات فضایی که درحال حاضر محدود به کمبود‌های تکنولوژی رانش در فضا هستند، فراهم آورد.

    با این‌همه تکنولوژی ساخت چنین فناوری و فضاپیمایی درحال حاضر موجود نیست با این‌همه مدل‌های ارائه شده از فضاپیما می‌تواند الگویی برای ساخت آن در زمان وجود تکنولوژی‌های لازم باشند. هنوز هیچ مدرکی مبنی بر امکان وجود رانش سریعتر از نور وجود ندارد،‌اما این آژانس همچنان به آزمایش‌های خود در این زمینه ادامه می‌دهد،‌اگرچه هیچ تضمینی نیز برای موفقیت وجود ندارد.

    منبع: CNN

     
     
     
  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

       پژوهش جدید محققان پیشرانش جت ناسا نشان می دهد که احتمالا زمین و سایر سیارات منظومه شمسی توسط رشته های درازی از ماده ی تاریک، همچون “مو” احاطه شده اند.

     

    Earth-Might-Have-Hairy-Dark-Matterماده ی تاریک جوهره نادیدنی و رازگونه ای است که حدود ۲۷ درصد از کیهان را تشکیل داده است. ماده عادی و قابل مشاهده نیز، تنها ۵ درصد از جهان را تشکیل داده است. بقیه ی جهان هستی نیز از انرژی تاریک است، پدیده شگرفی که مسئول شتاب گسترش کیهان است. هیچکدام از ماده تاریک و انرژی تاریک با وجود آزمایشات زیادی که برای حل اسرار آنها از زیر زمین یا فضا انجام شده، تاکنون بطور مستقیم مشاهده نشده‌اند.

    بر اساس محاسبات انجام شده در دهه ۱۹۹۰ و شبیه‌سازی‌های انجام شده در یک دهه اخیر، ماده تاریک جریانات ریزی از ذرات را ایجاد می‌کند که با سرعت مشابهی حرکت کرده و در اطراف کهکشان‌های مشابه راه شیری گردش می‌کنند. این جریان می‌تواند بسیار بزرگتر از منظومه شمسی باشد و جریانات مختلفی از همسایگی کهکشان ما عبور می‌کنند.

    بررسی محققان نشان می دهد هنگامی که یک جریان ماده تاریک از یک سیاره می گذرد، جریان ذرات فشرده شده و به یک رشته فرا-چگال تبدیل می شود که به نام “موی ماده تاریک” شناخته می‌شود. در واقع بسیاری از چنین موهایی از زمین به بیرون روییده است. یک جریان ماده ی معمولی نمی تواند وارد زمین شود و از سمت دیگرش بیرون بیاید. ولی برای ماده ی تاریک، سیاره زمین مانعی به شمار نمی آید. بر پایه شبیه سازی های دکتر «گری پریزو» فیزیکدانی از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، گرانش زمین می تواند جریان ذرات ماده ی تاریک را متمرکز و کانونی کرده و آن ها را به یک موی باریک و فشرده تبدیل کند.

    pia20177موهایی که از سیاره ها بیرون می زنند هم “ریشه” دارند (چگال ترین بخش ماده ی تاریک در مو)، و هم “نوک” (جایی که مو پایان پیدا می‌کند). هنگامی که جریان ذرات ماده ی تاریک از درون هسته زمین می گذرد، فشرده می شود و کم کم “ریشه” مو را می سازد، جایی که چگالی ذراتش به یک میلیارد برابر اندازه میانگین می رسد. ریشه چنین مویی حدود ۱ میلیون کیلومتر دورتر از سطح زمین (حدود دو برابر فاصله ی ماه) تشکیل می شود. جریان ذرات که از سطح زمین بیرون می زنند، “نوک” مو را در جایی دو برابر دور از “ریشه” خواهند ساخت.

    در مقایسه، سیاره دارای گرانش بیشتر از موهای ماده تاریک کوتاهتری برخوردار خواهد بود. برای مثال، گرانش قویتر سیاره مشتری با شدت بیشتری بر ذرات ماده تاریک فشار وارد کرده و رشته‌ها را به سیاره نزدیکتر می‌کند. ریشه موی مشتری از حدود ۲۰۰ هزار کیلومتر از مرکز سیاره آغاز شده و مانند موی زمین طولانی نیست.

    دکتر گری پریزو می‌گوید: « اگر بتوانیم جای دقیق ریشه ی این موها را تعیین کنیم، شاید بتوانیم کاوشگری به آنجا بفرستیم و گنجی از داده ها درباره ی ماده تاریک به دست آوریم.» به پژوهشهای بیشتر برای پشتیبانی از این یافته‌ها و حل اسرار طبیعت ماده تاریک نیاز است. جزئیات بیشتر این پژوهش در نشریه Astrophysical Journal منتشر شده است.

    سایت علمی بیگ بنگ / منبع: NASA

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : چهار شنبه 4 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

      بیگ بنگ: جف بزوس، بنیانگذار فروشگاه عظیم اینترنتی آمازون، می‌گوید که یکی از شرکت‌های تحت کنترل او فضاپیمایی را که مثل راکت عمل می‌کند، به فضا فرستاده و به سلامت به زمین نشانده است. هدف از این آزمایش‌ها بردن علاقه‌مندان به بالاتر از اتمسفر زمین است که بی‌وزنی را در آن تجربه می‌شود.

     

    جف بزوس، بنیانگذار فروشگاه عظیم اینترنتی آمازون

    جف بزوس، بنیانگذار فروشگاه عظیم اینترنتی آمازون

    به گزارش بیگ بنگ به نقل از BBC، فضاپیمای شرکت بلو اوریجین(Blue Origin) روز دوشنبه از غرب تگزاس، بدون سرنشین، پرتاب شد و به گفته بزوس، هر دو قسمت تشکیل‌ دهنده «نیو شپرد» – هم کپسول و هم واحد پیشران – به سلامت به زمین نشستند.

    عکس نیو شپرد هنگام پرتاب از زمین

    عکس نیو شپرد هنگام پرتاب از زمین

    این در حالی است که در اولین پرتاب آزمایشی این وسیله در ماه آوریل، واحد پیشران یعنی راکت به علت نقص هیدرولیکی هنگام بازگشت نابود شد. نیو شپرد ظرفیت حمل شش نفر به ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری را دارد و در پرتاب دوشنبه از این حد کمی بالاتر رفت. واحد پیشراننده آن برای پرتاب و فرود عمودی طراحی شده است تا دوباره قابل استفاده باشد.

    کپسول حمل فضانوردان، که در این آزمایش بدون سرنشین بود با استفاده از چتر، فرود موفقیت‌آمیزی داشت.

    کپسول حمل فضانوردان، که در این آزمایش بدون سرنشین بود با استفاده از چتر، فرود موفقیت‌آمیزی داشت.

    پس از پرواز آزمایشی این وسیله در فاصله ی ۱٫۴ متر از سکوی پرتاب فرود آمد که یک دستاور مهم فنی به حساب می‌آید. کپسول حمل نیز مسافران در ارتفاع بالا از واحد پیشراننده جدا می‌شود و با شتاب موجود به فضا می‌رسد و بعد با کمک چترهایی در زمین فرود می آید، این کپسول هم مجددا قابل استفاده است.

    تصویری از لحظه ی فرود موفقیت آمیز این موشک فضایی، نیو شپرد عمودی پرتاب می شود و عمودی هم فرود می آید.

    تصویری از لحظه ی فرود موفقیت آمیز این موشک فضایی، نیو شپرد عمودی پرتاب می شود و عمودی هم فرود می آید.

    انتظار می‌رود که نیو شپرد پس از طی مراحل آزمایشی ابتدا برای مقاصد علمی به کار گرفته شود. این پروازهای بدون سرنشین ممکن است سال آینده شروع شود. چگونگی این عملیات فضایی را در ویدئوی زیر مشاهده کنید:

    دانلود ویدئو

    هم اکنون دو شرکت دیگر ویرجین گالاکتیک و اکسکور هم برای ساخت سیستم‌های مسافربری به فضا کوشش می‌کنند. فرق آنها این است که از فضاپیماهایی که مثل هواپیما بلند می‌شود و فرود می‌آید، استفاده می‌کنند.

    این فضاپیما ممکن است از سال آینده ابتدا کارش را با انجام آزمایش های علمی در محیط بی وزنی شروع کند

    این فضاپیما ممکن است از سال آینده ابتدا کارش را با انجام آزمایش های علمی در محیط بی وزنی شروع کند

    شرکت بلو اوریجین متعلق به جف بزوس اخیرا چند پروژه عمده فضایی را اعلام کرده است. از جمله موتورهای نسل بعدی موشک‌هایی را که کاوشگرها را راهی سیارات می‌کنند یا ماهواره های امنیتی آمریکا را به فضا می‌فرستند، خواهد ساخت.

    سایت علمی بیگ بنگ / منبع: BBC

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : چهار شنبه 4 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

      بیگ بنگ: تحقیقات جدید دانشمندان نشان می دهد اگر چه مریخ محیطی سرد و خشن دارد اما امکان شکل گیری دریاچه هایی در سطح آن در زمان حال وجود دارد.

     

    رگه های باریک تیره بر دیواره های دهانه ی گارنی روی مریخ، به گفته ی دانشمندان این رگه ها در اثر جریان آب شور مایع روی مریخ پدید آمده اند.

    رگه های باریک تیره بر دیواره های دهانه ی گارنی روی مریخ، به گفته ی دانشمندان این رگه ها در اثر جریان آب شور مایع روی مریخ پدید آمده اند.

    به گزارش بیگ بنگ، میلیاردها سال پیش مریخ از اتمسفر ضخیمی برخوردار بود و سطح آن نیز گرمتر از زمان حالش بود؛ در این شرایط جغرافیایی آب زیادی در آن وجود داشته است. اما این سیاره بخش زیادی از اتمسفر خود را در میلیاردها سال قبل بر اثر بادهای خورشیدی از دست داده و در نتیجه بسیار سرد و خشک شده است. در حال حاضر دمای سطح مریخ تا منهای ۶۰ درجه سلسیوس نیز کاهش یافته است، از آن گذشته فشار سطح این سیاره پایین بوده و در نتیجه ذرات ریز آب آن به سرعت تبدیل به گاز می شوند.

    محققان در وجود آب در گذشته ی سیاره ی مریخ هیچ شکی ندارند اما نکته جالب توجه این است که با توجه به شرایط فعلی این سیاره که برای وجود آب در آن خشن به نظر می آید، به واسطه وجود اتمسفر کم فشار مریخ نیز، حتی مقادیر اندک آب در سطح این سیاره نیز به سرعت تبخیر می شود اما حالا مطالعه ای جدید نشان می دهد آبی که در لایه های زیرین سطح این سیاره وجود دارد قادر به ایجاد دریاچه ی تدریجی است.

    یک تصویر شبیه سازی شده از دریاچه ای باستانی در مریخ

    یک تصویر شبیه سازی شده از دریاچه ای باستانی در مریخ

    تحقیقات دانشمندان علوم سیاره ای نشان می دهد مقدار قابل توجهی از آب مایع زیر سطح مریخ در جریان است که قابلیت جمع شدن و شکل گیری دریاچه در سیاره را دارد. محققان به تازگی با شبیه سازی جالب توجهی نشان دادند اگرجریان آب سرد و گرم در سیاره ی سرخ رو به شیب دامنه ی کوه ها جریان داشته باشند می توانند به مرور دریاچه ای را پر آب کنند، به گفته ی دانشمندان در حالی که لایه سطحی آب سیاره بخار می شود، لایه ی زیر سطحی یخی می تواند جایگزین شود و آب ِ دریاچه ی سطحی مریخ را تامین کند، همچنین این آب می تواند برای حداقل یک سال در حوضچه ای به شعاع ۱۰۰ متر دوام بیاورد.

    سایت علمی بیگ بنگ / اطلاعات بیشتر: space.com

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : یک شنبه 1 آذر 1394
    نویسنده : مهدی

       محققان دانشگاه MIT می‌گویند ماه تنها قمر زمین در گذشته‌ از هسته‌ای مغناطیسی برخوردار بوده‌ که برای یک میلیارد‌ سال عامل ایجاد میدان مغناطیسی قدرتمند‌تر از میدان مغناطیسی زمین بوده است. اما برای دانشمندان هنوز مشخص نیست انرژی این هسته از کجا تامین می‌شده‌ و عمر آن چگونه به پایان رسیده‌ است.

     

    محققان معتقدند ماه در هسته مذاب خود دارای یک دینام بوده که برای 1 میلیارد سال میدان مغناطیسی قدرتمند‌تری ایجاد کرده است.

    محققان معتقدند ماه در هسته مذاب خود دارای یک دینام بوده که برای ۱ میلیارد سال میدان مغناطیسی قدرتمند‌تری ایجاد کرده است.

    به گزارش بیگ بنگ، پروفسور بنجامین وایز و دکتر سونیا تیکو دانشمندان موسسه فناوری ماساچوست در مقاله‌ای که بتازگی در مجله ساینس منتشر کردند، نشان دادند ماه در میلیاردها سال قبل میدان مغناطیسی قوی داشته است، اما بعد از مدتی آن را از دست داده. از نظر محققان، ماه در زمان پیدایش یک سیاره بسیار داغ با هسته‌ای مایع بوده است که مدار نامنظم آن سرعت حرکت زیادی به مایع بیرونی هسته می‌داده و در نتیجه جبه این کره متناسب با حرکت هسته به دور خود می‌چرخیده است.

    محققان با بررسی نتایج مطالعات مغناطیسی ماموریت آپولو به این نتیجه رسیده‌اند که ماه نیز در هسته مذاب خود دارای یک دینام بوده‌ است. داده‌‌ها نشان می‌دهند برخلاف ابعاد کوچک ماه، مولد مغناطیسی این کره بسیار شدید‌تر از زمین بوده و از ۴٫۲ میلیارد‌ سال پیش تا ۳٫۵۶ میلیارد سال پیش نیز وجود داشته‌ است که بعد از گذشت ۱ میلیارد سال این میدان مغناطیسی قوی را از دست داده است.

    به گفته دانشمندان، تمام سیارات می توانند توسط جریان الکتریسیته میدان مغناطیسی تولید کنند. بعنوان مثال، میدان مغناطیسی زمین که یکی از ویژگی‌های حیاتی این سیاره است، حاصل چرخش هسته گداخته متشکل از مواد مغناطیسی به دور هسته جامد آن است که بعنوان یک دینام عمل کرده و میدان مغناطیسی بسیار قوی ایجاد کند و با استفاده از این میدان مغناطیسی از ورود بسیاری از امواج مضر به جو زمین جلوگیری کند.

    شبیه سازی هسته ی مذاب ماه که در گذشته میدان مغناطیسی قویی در این قمر ایجاد می کرد.

    شبیه سازی هسته ی مذاب ماه که در گذشته میدان مغناطیسی قویی در این قمر ایجاد می کرد.

    این مقاله همچنین در پایان می‌افزاید که نمی‌توان تصور کرد در زمان کوتاهی هم هسته سرد و جامد شده و هم ماه از زمین فاصله گرفته است، اما میدان مغناطیسی به طور ناگهانی ناپدید شده است. محققان این امکان را می‌دهند که نیروهای خارجی مانند برخورد‌های کیهانی منجر به ایجاد پلاسمای داغ در کره شده و زمینه ایجاد میدان مغناطیسی قدرتمند و کوتاه‌ مدتی روی سطح ماه را فراهم آورده ‌است، رویدادی که می‌تواند خاصیت مغناطیسی در سنگ های کشف شده روی ماه را توضیح دهد. دانشمندان افزودند برای رسیدن به نتایج بهتر باید به درک بیشتری از نحوه ی ایجاد میدان مغناطیسی به دور سیاره‌ها دست یافت.

    نویسنده: سمیر الله وردی- منابع: dailymail , ABC

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0
    تاریخ : جمعه 29 آبان 1394
    نویسنده : مهدی

      به لطف تلسکوپ فضایی کپلر منجمان موفق شده اند که تا به امروز بیش از ۱۰۰۰ سیاره هم اندازه با زمین را در کهکشان راه شیری شناسایی کنند.

    حال اگر این رقم را در ۱۰۰۰ ضرب نمایید به تعداد سیاره های غیرقابل سکونتی می رسید که در هستی بی پایان وجود دارند و در نتیجه تصور آنکه زمین تنها گونه حیات هوشمند را در خود جای داده باشد کمی غیرقابل باور خواهد بود.

    آیا ما در این هستی تنها هستیم؟ همین سوال ساده باعث شد که نخستین جستجوی علمی جدی برای یافتن هوش فرا زمینی (SETI) در دهه ۱۹۷۰ میلادی رقم بخورد. در سال ۱۹۷۳ میلادی، رصد خانه رادیویی دانشگاه اوهایو در آمریکا که با نام Big Ear یا گوش بزرگ از آن یاد می شد در پی کوچک ترین اثرات و نشانه های سیگنال های فرازمینی شروع به تفحص آسمان ها کرد و در سکوت محض هستی به دنبال صدا گشت.

    عاقبت در یکی از شب های ماه آگست سال ۱۹۷۷ میلادی، نخستین سیگنال متحیر کننده توسط پژوهشگران این رصد خانه دریافت شد؛ سیگنالی که نه یک زمزمه بلکه غرشی مهیب بود و دانشمندان را در بهت و حیرت فرو برد.

    جری امان یکی از اساتید دانشگاه ایالتی اوهایو بود که به صورت داوطلبانه در تابستان سال ۱۹۷۷ میلادی در پروژه گوش بزرگ SETI مشارکت کرده بود. هر دو روز یک بار، یک پیام رسان دوچرخه سوار به دفتر کار جری می آمد و انبوهی از صفحات پرینت شده از داده های دریافتی پردازنده مرکزی تلسکوپ رصدخانه را به او تحویل می داد.

    کار جری هم این بود که آن همه کاغذ را برای یافتن هرگونه علائم غیرعادی زیر و رو کند و در صورت برخورد با هر رفتار غیر عادی در تشعشع مستمر و یکنواخت فضا، پژوهشگران رصدخانه را مطلع کند.

    در ۱۸ آگست سال ۱۹۷۷ میلادی، امان طبق معمول مشغول بررسی داده های دریافتی مربوط به سه روز قبل بود که با تفاوتی قابل توجه در سیگنال های ثبت شده روبرو گردید. بلندی سیگنال رادیویی دریافتی به جای آنکه مانند همیشه یک، دو یا بعضا چهار باشد، سی برابر بزرگ تر بود. جری که از دیدن این تفاوت آشکار حیرت زده بود، بی درنگ خودکار قرمز رنگش را در دست گرفت و خطی دور سیگنال مرموز ۶EQUJ5 کشید و عبارت جاودانه Wow را در کنار آن نوشت.

    ماجرای سیگنال Wow؛ آیا فرازمینی ها قصد برقراری ارتباط با ما را داشته اند؟

    حالا بیش از ۳۵ سال از آن دوران می گذرد و آن سیگنال، نزدیک ترین برخوردی است که بشر با آنچه ممکن است یک موجود فرازمین باشد (یا نباشد) داشته.

    آن انفجار قدرتمند امواج رادیویی تنها برای مدت ۷۲ ثانیه ادامه پیدا کرد اما بسیاری از منجمان و کارشناسان اشیاء ناشناخته پرنده (UFO) بر این باورند که ماهیت منحصربفردش به یک منبع آسمانی و فرازمین اشاره دارد.

    در سه دهه ای که از زمان شناسایی و ثبت آن سیگنال گذشته، هیچ سیگنال دیگری مشابه به آن ثبت نشده و هیچ کسی هم نتوانسته منبع و منشا قطعی اش (کیهانی یا زمینی) را شناسایی کند.

    حالا سیگنال Wow یکی از بزرگ ترین اسرار حل نشده نجوم مدرن است که در ادامه قصد داریم به ذکر اطلاعات و جزئیات بیشتری در مورد چیستی آن بپردازیم.

    عملکرد SETI چگونه است؟

    ماجرای سیگنال Wow؛ آیا فرازمینی ها قصد برقراری ارتباط با ما را داشته اند؟

    نزدیک ترین سیاره به زمین که از نطر ابعاد نیز به آن شباهت دارد و در منطقه قابل سکونت جای گرفته Kepler-186f نام دارد. اگر در این سیاره حیات وجود داشته باشد هیچیک از ما متوجه این موضوع نخواهیم شد علت هم این است که سیاره یاد شده ۴۹۳ سال نوری تا زمین فاصله دارد.

    در دهه ۱۹۶۰ میلادی که تلاش برای پیدا کردن هوش فرازمینی آغاز گردید منجمان به سرعت ایده بازدید فیزیکی از یک سیاره فرازمینی را رد کردند و استدلال شان هم این بود که پیشرفت های تکنولوژی مورد نیاز برای عبور انسان از کهکشان و رسیدنش به مقصد هنوز هم شکل نگرفته و تا آن زمان سال های سال زمان باقیست.

    در مقابل علم SETI به این نتیجه رسید که بشر باید روی زمین بماند اما گوشش به هستی و دنیای فراتر از زمین باشد. بر این اساس، اگر زندگی هوشمند در کرات دیگری غیر از زمین وجود داشته باشد آنگاه باید درک مناسبی از امواج رادیویی و طیف الکترومغناطیسی داشته باشد.

    موجودات فرازمینی احتمالا مانند ما منابع انرژی محدودی در اختیار دارند و نمی توانند از طریق آنها به آنسوی هستی سفر کرده و به دنبال دوستان خود بگردند. از همین رو، مقرون به صرفه ترین روش برای آشنا شدن با جهان دیگر، این است که یک سیگنال رادیویی را برای آنها ارسال کنیم.

    اما پرسش مهم دیگری که پیش روی دانشمندان SETI قرار داشت این بود که در کدام نقطه به شنود صدای فرازمینی بپردازند. بهترین پاسخ توسط دو فیزیکدان دانشگاه کورنل در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی ارائه شد.

    این دو فیزیکدان فیلیپ موریسون و گاسپی کاکانی نام داشتند که اظهار داشتند حیات هوشمند فرازمینی سیگنال های خود را در قالب یک «زبان مشترک» ارسال می کند تا درک آن برای هر کسی ممکن باشد.

    براساس استدلال ماریسون و کاکانی، رایج ترین فرکانس الکترومغناطیسی از طریق متداول ترین عنصر در هستی یعنی هیدروژن متصاعد می شود. اگر یک موجود فرازمینی تلاش کند از طریق یک کانال یا مسیر باز با ما ارتباط برقرار کند احتمالا فرکانس ۱۴۲۰ مگاهرتز را انتخاب خواهد کرد که تحت عنوان «خط هیدروژن» از آن یاد می شود.

    این دو دانشمند در ادامه جستجو برای یافتن حیات فرازمینی را طبق استدلال خود آغاز کردند. آنها برای این منظور تلسکوپ های رادیویی بزرگی را به خدمت گرفتند و تمرکز خود را روی بخش کوچکی از آسمان قرار دادند و سعی کردند که کوچک ترین نشانه از یک سیگنال غیرعادی با فرکانش ۱۴۲۰ مگاهرتز را شناسایی کنند.

    تلسکوپ مورد استفاده این دانشنمندان بعد از آنکه برای مدت چند دقیقه به صدای آن بخش خاص از آسمان گوش می دهد به سمت دیگری می چرخد و این روند را ادامه می دهد تا بخش قابل توجهی از آسمان را مورد رصد قرار دهد.

    و این دقیقا همان کاری است که جری امان و دیگر دانشمندان مشارکت کننده در پروژه SETI با استفاده از تلسکوپ گوش بزرگ انجام می دادند. آنها به سیگنال های دریافتی از بخش کوچکی از آسمان مجاور به صورت فلکی قوس یا Sagittarius گوش می دادند و طول موج هریک از سیگنال های دریافتی را در کانال ۱۴۲۰ مگاهرتز اندازه می گرفتند.

    امان و دیگر دانشمندان سال ها روی آن پروژه کار کردند و تا ۱۵ آگست سال ۱۹۷۷ همان سیگنال های همیشگی را دریافت کردند تا اینکه با آن غرش ماندگار روبرو شدند.

    درباب سیگنال Wow

    در تاریخ ۱۵ آگست سال ۱۹۷۷ میلادی به مدت ۷۲ ثانیه تلسکوپ رادیویی گوش بزرگ سیگنالی را دریافت کرد که سی برابر بزرگ تر از صدای عادی در پس زمینه بود. اما چه چیز باعث شهرت سیگنال Wow شد؟ چرا از نظر بسیاری از منجمان آن سیگنال نشانه ای از سوی فرازمینی ها بوده است؟

    نخست بهتر است به ارتباط آن با خط هیدروژن بپردازیم. فرکانس سیگنال Wow برابر با ۱۴۲۰٫۴۵۵۶ مگاهرتز اعلام گردید که تقریبا همان طول موج الکترومغناطیسی هیدروژن است.

    اگر یک موجود فرازمینی بخواهد فرکانسی را برای ارسال پیام خود به دور دست انتخاب نماید، آنطور که دانشمندان SETI می گویند، آن فرکانس همان میزان اعلام شده خواهد بود.

    دومین مشخصه قابل توجه این سیگنال شکل آن است. شکل یک سیگنال رادیویی با ترسیم گراف یا نمودار آن بر اثر گذر زمان مشخص می شود.

    زمانی که سیگنال Wow نخستین بار توسط گوش بزرگ شناسایی شد، در مقیاس «بلندی» تلسکوپ، عدد ۶ برای آن ثبتگردید. چند ثانیه بعد، آن سیگنال به سطح E رسید (کامپیوتر مورد استفاده در آن زمان، تنها قادر بود که اعداد تک رقمی را برای بلندی سیگنال های رادیویی اعلام کند و زمانی که رقمی از ۹ فراتر می رفت از حروف برای نمایش آن سیگنال استفاده می کرد).

    در نهایت سیگنال به حرف U رسید (که برابر با رقم ۳۰ است) و سپس به تدریج کاهش یافته و به عدد ۵ رسید. چنانه روند تغییر این سیگنال را از طریق یک گراف نشان دهید با شکلی شبیه به یک هرم روبرو می شوید.

    ماجرای سیگنال Wow؛ آیا فرازمینی ها قصد برقراری ارتباط با ما را داشته اند؟

    اما چرا شکل این سیگنال اهمیت دارد؟ زیرا با شکلی که از یک منبع فضایی انتظار داریم همخوانی دارد و علت هم به شرح زیر است:

    یک تلسکوپ رادیویی روی سطح زمین قرار دارد

    زمانی که زمین می چرخد برد کانونی تلسکوپ به آرامی در آسمان ها تغییر می کند.

    اگر منبع آن سیگنال رادیویی نقطه ای ثابت در فضا باشد، زمانی که نخستین بار در محدوده تلسکوپ قرار می گیرد ضعیف به نظر می آید.

    وقتی تلسکوپ مستقیما به سمت منبع قرار می گیرد، سیگنال در بلندترین شکل ممکن خواهد بود.

    زمانی که تلسکوپ از محدوده سیگنال دور می شود، بار دیگری روندی کاهشی می یابد و در نتیجه با شکل یک هرم روبرو می شویم.

    دیگر خصوصیت جالب توجه سیگنال Wow وضوح انتقال آن بود. زمانی که یک تلسکوپ رادیویی امواج الکترومغناطیسی را از منابع کیهانی طبیعی نظیر اختروش دریافت می کند، امواج رادیویی در قالب طیف گسترده ای از فرکانس ها پراکنده می شوند.

    اما سیگنال Wow  اینطور نبود. تلسکوپ گوش بزرگ در آن زمان به کانال های مختلف گوش می داد نه صرفا کانال مربوط به فرکانس ۱۴۲۰ مگاهرتز و این نیز نشانه روشن دیگری از وجود یک سیگنال عمدی رادیویی از جهان دور است نه یک رویداد کیهانی تصادفی.

    در ادامه قصد داریم به بررسی نظرات منتقدان در این رابطه بپردازیم و کشفیات ۳۵ سال اخیر از زمان ثبت این سیگنال را از نظر بگذرانیم.

    مخالفان علیه نظریه سیگنال Wow

    اگر باور دارید که ما در این هستی تنها نیستیم یا می خواهید این مساله را باور کنید، آنگاه با استناد به شواهد و مدارک به دست آمده در ارتباط با آن می توان باور کرد که موجودی در جایی از این عالم تلاش دارد که با ما ارتباط برقرار کند.

    اما خبر بد اینجاست. در بیش از سه دهه اخیر از زمان ثبت آن سیگنال، هیچیک از تلسکوپ های پروژه SETI نتوانسته اند سیگنالی مانند Wow را به ثبت برسانند. جالب است بدانید که از آن زمان به بعد، گوش بزرگ بیشتر از ۱۰۰ مرتبه دیگر همان نقطه از آسمان را اسکن کرد اما هیچ نشانه ای پیدا نکرد.

    رابرت گری یک ستاره شناس آماتور و تحلیلگر داده است که به خاطر علاقه اش به مبحث سیگنال Wow مطالعات فراوانی را با استفاده از یکی از بزرگ ترین تلسکوپ های رادیویی به نام the Very Large Array در نیومکزیکو انجام داد تا سیگنالی مشابه به آن را بیابد.

    در سال های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ میلادی، گری تلسکوپ یاد شده را به سمت صورت فلکی Sagittarius نشانه گیری کرد و این نخستین باری بود که از آن تلسکوپ آشکارا برای کشف علائم و نشانه های حیات فرازمینی بهره گرفته می شد.

    این دستگاه عظیم و الجثه در برگیرنده ۲۷ آنتن رادیویی جداگانه است و حساسیت آن هم ۱۰۰ برابر بالاتر از گوش بزرگ اعلام گردیده که در سال ۱۹۹۷ میلادی بازنشسته شد.

    متاسفانه گری در بررسی های خود هیچگونه ردی از سیگنال Wow پیدا نکرد اما این مساله باعث نشد که دست از تلاش بردارد.

    در سال ۲۰۱۲ میلادی، مصاحبه ای از او در نشریه The Atlantic منتشر شد و در آن گری مدعی شد که فرضیات و تصورات ما در مورد سیگنال های حیات فرازمینی همگی نادرست هستند.

    تصور ما این است که یک منبع به صورت مستمر از سیاره ای دور دست به سمت زمین می تابد اما انرژی مورد نیاز عملکرد چنین منبعی در تمام جهات، تمام زمان ها و از چند میلیون سال نوری آنطرف تر نیازمند در اختیار داشتن نیروگاه هایی هزاران هزار بار بزرگ تر از اندازه کنونی شان روی زمین است.

    اگر تمدن فرا زمینی نژادی پیشرفته تر در قیاس با انسان نباشد چه؟ اگر منابع تحت اختیار این موجودات نسبت به ما محدودتر باشند چطور؟ در این صورت مقرون به صرفه ترین روش این خواهد بود که با استفاده از نوعی «منبع» رادیویی پیام خود را تنها به یک سمت و در یک زمان معین ارسال نمایند.

    اگر اینطور باشد، باید خیلی خوش شانس باشیم که با استفاده از روند فعلی مان برای جستجوی حیات فرازمینی (یعنی تمرکز روی یک نقطه از آسمان برای مدت ۲۰ دقیقه و سپس رصد نقطه دیگری از آن) این سیگنال را دریافت کنیم.

    آنطور که گری می گوید بیشترین امید آن خواهد بود که در آینده تکنولوژی های قدرتمندتری را برای تلسکوپ های دوربرد بسازیم تا بتوانیم در یک آن، کل آسمان را اسکن کنیم.

    در غیر اینصورت احتمالا هیچگاه نمی توانیم بفهمیم که آیا سیگنال Wow یک خطای انسانی و ناخواسته بوده یا اینکه واقعا پیامی از یک دوست از جهانی ورای زمین بوده است.

  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :

  • |
    امتیاز مطلب : 0
    |
    تعداد امتیازدهندگان : 0
    |
    مجموع امتیاز : 0

    آخرین مطالب

    /
    به وبلاگ عاشقان نجوم خوش آمدید

    <5000> افراد آنلاین :
    <4526> ورودی گوگل :
    <5023> تعداد کل مطالب :
    <500> بازدید امروز :
    <600> بازدید دیروز :
    <2563> بازدید این ماه :
    <196359> بازدید کل :